loading...
متن مداحی و دانلود مداحی
admin بازدید : 145 یکشنبه 20 تیر 1395 نظرات (0)

( باید اینجا حرم درست کنند

چهار تا مثل هم درست کنند ) 2

با امام حسن سزاوار است

چند باب الکرم درست کنند ...

*آی امام حسنی ها،آخ اگه بشه  چی میشه،هر حرمی میری هر دری یه اسم داره،حرم کاظمین میری باب المراده،یعنی میشه امام حسن یه حرم داشته باشه؟بالا در حرم بنویسند باب الکرم،هر چی گداست سرشو بندازه پایین بره گدایی*

باید اینجا حرم درست کنند

چهار تا مثل هم درست کنند

با امام حسن سزاوار است

چند باب الکرم درست کنند

با طلا دور مرقد سجاد

بیتی از محتشم درست کنند

به تولای باقر و صادق

صحن دارالقلم درست کنند

نزد ام البنین نمادی از 2

مشک و دست و علم درست کنند

( "دودمه" نه! در این مکان باید

شاعران "چاردم" درست کنند ) 2

با کریمان "کریم خانی"ها

قطعه ی "آمدم" درست کنند

کاش هرچیز را نمی سازند 2

کوچه را دست کم درست کنند ...

*چیه؟!مگه یه کلمه چقدر میتونه آدمو به هم بریزه؟چرا وقتی میگم کوچه ناخودآگاه زبون دلت تغییر میکنه؟!هی تو سینت میزنی میگی آخ مادر ..." این ناله ی تو به من اجازه میده وارد کوچه بشم، اما شب بقیع شب تاریکی و غربت بقیعه،ان شاالله باهم بریم،بین اونی که شب میرسه مدینه با اونیکه روز میرسه هزار درجه فرق میکنه" وقتی شب میرسی مدینه دلت میخواد یه گوشه ای بشینی،هی به این تاریکیا خیره بشی،زانوتو بغل کنی،ای مهربونم ... ننه... ننه... ننه..." من نمیگما،پسرش داره میگه:دردت به جونم ننه..." مگه نگفته علامه امینی برگشته بود از مدینه، شاگرداش میرفتند دیدنش،میدیدند اشکش قطع نمیشه،میگفتند علامه دیگه بسه،این همه تو مدینه ناله زدی بس نبود حالا که برگشتی چته؟!مگه چی دیدی؟! چی شنیدی؟ گفت:آخه رفتم و اومدم این همه سال گذشته،اما هنوز صدای ناله فاطمه میاد ..."مگه ناله ی فاطمه چیه؟!

امان از بی کسی،ای داد بی داد ...

غم دلواپسی،ای داد بی داد ...

امان از ، کوچه های بی مروت 2

امان از مردم بشکسته بیعت ...

امان از آسمان شهر یثرب ...

از آن دلتنگی هنگام مغرب ...

*همه ی مدینه پخش شده بود که یه مادری زیر آفتاب میشینه،چهار تا صورت قبر درست میکنه برای بچه هاش گریه میکنه،اما هر کی می اومد بقیع میدید ام البنین داره گریه میکنه،هر چی صبر میکرد شاید یه بار اسم بچه هاشو ببره نمیشنید" میدید فقط میزنه تو سینش میگه آخ حسین ..." کشتنت عزیزم ..."من که نبودم اما شنیدم:

کشتنت عزیزم آبت ندادند ...

کشتنت عزیزم خاکت نکردند ...

گریه ی مادر با همه ی گریه ها فرق میکنه،مادر اگر گریه کنه عرش خدا به لرزه میفته؛اونم مادری که مادر چهار تا شهیده،چقدر گریه سوزناکه،همه ی مدینه منتظر بودند بگه ابالفضل" فقط یه بار گفت:ابالفضل،دید بشیر داره روضه میخونه،میگه ام البنین به سر عباست عمود آهن زدند؛بلند شد گفت باور نمیکنم،کی تونسته عمود آهن به سر عباس من بزنه؟!!باور کن ، میخوای بگم چه جوری عمود زدند؟راست میگی باورش سخته،اما قبل از اینکه عمود بزنند دستاشو جدا کردند ..." تیر به چشمش زدند ..." چهار هزار تیرانداز عباسو هدف گرفتن ..." ام البنین تا این موقع مشکلی نبود،اما وقتی مشک آبش رو زدند دیگه امید عباست ناامید شد ..." نانجیب اومد روبه روش ایستاد،حکیم بن طفیل لعنة الله علیه گفت اگر تو دست نداری من دارم چنان با عمود آهن زد ...

شاعر:مهدی رحیمی

                               دانلود روضه

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی