loading...
متن مداحی و دانلود مداحی
admin بازدید : 353 چهارشنبه 14 مهر 1395 نظرات (0)

سرم رفته از بس توی سر صداست۲

سرم رفته از بس سرم داد زدن

نگوکه چرا موم سفیده آخه

خودت رو یه لحظه بذار جای من

خواب دیدم که تنت رو زمین، نفس میزدی گلوتو برید۲

گریه کردم همون که زدت اومد منو زد موهامو کشید۲

)او میکشید و من میکشیدم...

او میدوید و من میدویدم...)۲]۲

خدا خواست که من مثل زهرا بشم

زیر کوله بار غمت تا بشم

*اما من یه حرفی دارم رقیه،نه! تو مثل زهرا نمیشی،آخه دیشب گفتم چنان سیلی به صورت ام کلثوم زدن...اما یه چیزی رو یقین دارم،ام کلثوم،رقیه،سُکینه،همه ی بی بی ها تو شام سیلی خوردند اما خوب شد گوشواره به گوشاشون نبود،آخه گوشواره ها رو غارت کرده بودند؛چون خود گوشواره آسیب و جراحت ایجاد میکنه خصوصا جایی که ضربه محکم باشه؛گفت:

ضربت دستی که از آن گوشواره بشکند

چون کند با صورتی که از برگ گل نازک تر است*

خدا خواست که من مثل زهرا بشم

زیر کوله بار غمت تا بشم

رمق تو تنم نیست عزیز دلم

ببخشم نمیشه به پات پا بشم

چندروزی هست میلرزه پاهام دیگه نمازام نشسته شده

افتادم من گمون بکنم که هردوتا پام شکسته شده

)من روی ناقه،از جا پریدم

او میدوید و من میدویدم)۲

کجا بودم حالا کجا اومدم!

تا رفتی دیگه دل به دریا زدم

تو اون قصه ی غارت خیمه ها

سرم رو شکستم که معجر ندم

بعد غارت ندیدی ما رو چه جور میبرن به زور طناب۲

بعد غارت ندیدی ما رو نگم که چی شد تو بزم شراب۲

با دست بسته،هر جا رسیدم

هر چی بگی از مردم شنیدم

*گفتن یتیمه گفتن خارجیه گفتن بابا نداره اما بابا همه به کنار فقط یه چیز..*

او میکشید و من میکشیدم

او میدوید و من میدویدم

*حالا دوتا کلمه هم از زبون زینب بگم*

او مینشست و من مینشستم

او روی سینه من در مقابل

او میدوید و من میدویدم

او سوی مقتل من سوی قاتل

او میکشید و من میکشیدم

او خنجر از کین من آه از دل

او مینشست

*کجا نشستی؟بلند شو؛پیغمبر این سینه رو میبوسید بلند شو! روی عرش نشستی بلند شو...این سینه حجت اللهِ بلند شو!*

او مینشست و من مینشستم

او روی سینه من در مقابل

او میبریدو...

*یه وقت آسمون سیاه شد؛عالم ناله زد؛صدای یه بی بی بلند شد:بُنیَّ... بُنیَّ... پسرم...حسین

  دانلود روضه

admin بازدید : 180 جمعه 09 مهر 1395 نظرات (0)

"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ"

امشب ما رو سوا کن،ما رو به کشتی نجات خودت برسون... حسین...

 کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی ۲

این حسین است که با خود همه را خواهد برد

حسین ...

*السلام علیک یا اباعبدالله*

شب عاشورا قرار بود حمله بشه،اصحاب اومدند اعلام وفاداری کردند،بیاید ماهم امشب کنار خیمه آقا یه جوری بهش سلام بدیم که دل زینب قرص بشه ...

"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"

(لبها معطر است سلام علی الحسین

ساعات آخر است سلام علی الحسین)۲

این خاک، رستخیز تمام مصایب است

صحرای محشر است سلام علی الحسین

ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری

سوی برادر است، سلام علی الحسین

*حسین ... آی ...*

ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق

عالم معطر است سلام علی الحسین

این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب۲

دنبال اصغر است سلام علی الحسین

*آخه اهل حرم  یه وقت دیدند آقا رفت پشت خیمه شروع کرد با غلاف شمشیر خاک رو کندن،علی اصغرم"*

این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب

دنبال اصغر است سلام علی الحسین

هم دست ها بریده و هم آب ریخته است

عباس، مضطر است سلام علی الحسین

*اون لحظه که آب روی زمین ریخت عباس مضطر شد،قربونت برم سقای حسین،علمدار عشق من یه مضطر دیگه هم میشناسم که روز یازدهم وقتی همه رو سوار کرد،کاروانش رو مرتب کرد،نمیدونم زینب با دختر بچه هایی که مرده بودند چه کرد؟! همه به دست و پا غل و زنجیر جامعه دارند،همه رو سوار ناقه های بی جهاز کرد،زین العابدین رو سوار کرد،سی هزار نامرد دارند نگاه میکنند"یا مجیب المضطر اَجب المضطر" زینب به داد برس،الان زین العابدین قالب تهی میکنه،صدا زد "یا حجة الباقین و یا ثمال الماضین" ای یادگار گذشتگان و ای امید آیندگان "مالی اراک تجود بنفسک؟! "چرا داری با جون خودت بازی میکنی؟  تو حجت خدایی! عمه مگر این بدن حجت خدا نیست؟

میکشی مرا...

کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون

تا نگویند حسین بن علی بی کفن است

حسین ....

امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود

فردا زخون عاشقان این دشت دریامیشود

امشب باید خودمونو برسونیم وگرنه جا میمونیم...

امشب شبشه...

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع...

عصر فردا....

همون لحظه ای که آسمون تیره و تار شد،همون لحظه ای که صدای بانویی قدشکسته بلند شد...

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است...

زینب بچه ها رو جمع کن...

امشب کارو تموم کن،امشب به کی قسمت بدم؟اگر به مادرت قسمت بدم  دیگران چی میگن؟اینم یاد گرفته هر وقت گیر میفته به حضرت زهرا قسم میده.به حق اون مادرت که بین در و دیوار صورتش سوخت امشب جواب ما رو بده...

آتش زبانه میکشید...

حسین حسین حسین...*

بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر

امروز خنجر است،سلام علی الحسین

والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش

حیران یک سر است،سلام علی الحسین

*سری به نیزه بلند است...

حسین جان قراره سرت رو وارد کوفه کنند؛زینب معلم قرآن دختران اینا بوده، من بهشون یاد دادم اگر کسی قرآن خواند ماشاء الله بگید،بارک الله بگید ولی اینا سنگ میزنند،من بهشون یاد ندادم وقتی کسی قرآن میخونه هلهله کنند و کف بزنند...

حسین جان...*

این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟

یا بوی معجر است سلام علی الحسین

*بوی موی سوخته میاد"صداتو برسون کربلا،اربعین همدیگه رو کربلا ببینیم،حسین جان ...*

شاعر: میلاد عرفان پور

   دانلود روضه قسمت اول

دانلود روضه قسمت دوم

admin بازدید : 175 چهارشنبه 07 مهر 1395 نظرات (0)

 

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

*روز تاسوعا رسید،دهه ی اول تموم شد*

یازده ماه از خدا این روزها را خواستم۲

دیده ی تر خواستم،حال بکا را خواستم

یازده ماه است که خواهم سلطانی کنم

پشت این در ماندن و لطف شما را خواستم

حسین جان...

*قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

قدیمیا چه صفایی داشتند! گنهکاراشونم محرم فیتیله رو میکشیدند پایین ،میگفتند محرمه،خوب نیست بی احترامیه،آقا ما خیلی بی حیا شدیم*

گاهی به سوی روضه و گاهی به سوی گناه

این پای بی ثبات به دردم نمیخورد

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

همت توبه به درگاه خدا را خواستم

همش منتظر بودم،با خودم گفتم:شبای قدر رو که از دست دادی! روز عرفه رو که از دست دادی! محرم برسه دستامو بلند کنم بگم به حق اون آقای غریبی که به حسینش گفت:منو خیمه ها نبر،به حق اون حالت انکسار ابی عبدالله کنار نهر فرات الهی العفو...*

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

همت توبه به درگاه خدا را خواستم

*قبل محرم با یه آقای دیگم کار داشتم،هر سال همینه:

از علی موسی الرضا رزق لباس مشکی

دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم...

*یا امام رضایی که فرمودی: "یابن الشبیب ان کنتَ باکیا لشئ فابک للحسین" ما برای حسین گریه کردیم،برای روضه ی جد غریبت...*

کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که

هر دعایی کردم اول کربلا خواستم...

*روز تاسوعا نیست مگه؟مگه فردا آقامون رو نمیکشن،مگه الان آب رو نبستن؟مگه بچه هاش تشنه نیستند؟*

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...

سقای حسین،سید و سالار...

امشب حرم آل علی آب ندارد

*فرداشب که میشه میدونی که چی باید بگی!باید بگی امشب حرم آل علی آب داره ولی علمدار نداره...*

شصت شب از صبح تا شب نوکری در روضه ها

طعنه خوردن،سوختن پای شما را خواستم

گرچه ناقابل تر از این حرف ها هستم ولی۲

یک زیارت اربعین،پایین پا را خواستم

از نجف تا کربلا پای پیاده،دست جمع

روضه خواندن بین این صحن و سرا را خواستم

*این یه بیت خیلی بیچاره کرده منو*

خیلی گران تمام شد این آب خواستن۲

یک مشک از قبیله ی ما یک عمو گرفت...

بچه ها شرمنده شدند،برگرد! دیگه آب نمیخوان"

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای

خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ای

)ابالفضل طلایه دار عالمینی

پناه خیمه ی حسینی۲)۲

ای به کربلا تو ذوالفقارم

دو چشم مست تو قرارم۲

واای خدا گواهه من میمیرم

اگه بری تو از کنارم۲

ساقی کربلا ابالفضل۳

می آید صدای العطش دوباره

*"فَسَمِعَ الاطفال یَتَصارَخون من العطش" آی قربون اون بچه هات برم حسین که میگن دامن ها رو بالا زدند،روی خاک نمناک میخوابیدن،بمیرم برات..." قربون اون آقای تشنه ای برم که هم خودش تشنه بود،هم سقاش تشنه بود اما بیشتری از تشنگی از تشنگی،تشنگی بچه ها و اهل حرم آتیشش زده بود...

اما همین یه بند روضه ی من باشه:*

می آید صدای العطش دوباره

رفته عمو که آب بیاره۲

واای اگه که بارون سنگ بباره

اگه که مشکش بشه پاره

*قربون اون لحظه ای که ناامید شدی از بردن آب به خیمه ها...*

واای اگه که بارون سنگ بباره

اگه که مشکش بشه پاره

واای تموم بچه ها میدونند

قول عمو نشد نداره...

*حسین..." ابی عبدالله رسید کنار بدن عباس،اول تعجب کرد چی به سرت آوردن داداش؟!*

)مولا حسین،دیر اومدم منو ببخش

رفیق نیمه راه شدم منو ببخش)۲

شرمنده ی لبای خشک اصغرم

تو رو خدا به سوی خیمه نبرم]۲

*اخه سعی کرد بدنو جمع کنه نشد،خود عباسم صدا زد:"یا اخی ما تُرید منّی" میخوای با من چکار کنی؟*

از خواهرم نگو که مضطره‌

چشام هنوز غم تو رو داره

داداش ببین چشای حرمله

در انتظار اصغره

یا اخا ادرک اخاک یا حسین

*عباس؛ نگران اصغری؟حق داری

تیر سه شعبه ای که زد به چشم تو عدو

بعد از تو سهم طفل رباب شد

*حسین...*

*کمر امام حسین شکست،خبر انکسارش همه جا پیچید*

شکستنش کمرم را شکست و جار زدند

قدم قدم خبر انکسار من پیچید...

صلی الله علیک یا اباعبدالله...

السلام علیک یا قمر العشیره یا ساقی العطاشا

با یه امیدی آمدیم تو این مجلس؛گرفتار مادی ومعنوی

یاکاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام

اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام

ده بار صدا بزن یا حسین...*

دانلود روضه

admin بازدید : 183 دوشنبه 22 شهریور 1395 نظرات (0)

"اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بارِكْ عَلى قَمَرِ الْاَقْمارِ وَ نُورِ الْاَنْوارِ، وَ قائِدِ الْاَخْیارِ وَ سَیِّدِ الْاَبْرارِ، وَ الطُّهْرِ الطّاهِرِ وَ الْبَدْرِ الْباهِرِ، وَ النَّجْمِ الزّاهِرِ وَ الْبَحْرِ الزّاخِرِ، وَ الدُّرِّ الْفاخِرِ، اَلْمُلَقَّبِ بِـالْباقِرِ، اَلسَّیِّدِ الْوَجیهِ، اَلْاِمامِ النَّبیهِ، اَلْمَدْفُونِ عِنْدَ جَدِّه وَ اَبیهِ"

*حتما میدونید حاجیا همه رفتند مکه،هیچ شیعه ای کنار قبر امام باقر نیست.

سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش

*نه نه نه*

سلام من به بقیع و به چار قبر رفیعش

*امشب اومدم برات گریه کنم، ای کتک خورده ی کربلا!

ای کتک خورده ی نینوا...*

"اَلحِبْرِ الْمَلِىِّ عِنْدَ الْعَدُوِّ وَ الْوَلِىِّ، اَلْاِمامِ بِـالْحَقِّ الْاَزَلِىِّ، اَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ عَلَیْهِمَا السَّلامُ"

*میگه رفتم خدمت اون عارف دیدم داره گریه میکنه،حال بکاء شدیدی داره،وقتی آرام تر شد گفتم:آقاجان چرا گریه میکردی؟گفت:یه وقت دیدم زمین و آسمان دارند گریه میکنند،در و دیوار دارند گریه میکنند،امروز روز شهادت یکی از امامان ماست.میگه اون معمم وارد شد،آقاجون امروز چه روزیه؟روز شهادت باقرالعلومه.روز عجیبیه.کم کم مسلم رو میکشند،یکی دو روز دیگه امام حسین به سمت کربلا حرکت میکنه.امام باقر میخواد بره کربلا.حالا من روضمو این جوری شروع کنم:*

نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

*میخوام از قافله ی اسیری بگم...امام باقر روضه امام حسین رو خیلی دوست داره،اصلا روضه رو خیلی دوست داره.مرحوم کلینی در کافی روایت کرده:امام صادق فرمود پدرم به من فرمود:" جَعْفَرُ! اَوْقِفْ لی مِنْ مالی کَذا وکذا النّوادِبَ تَنْدُبُنی عَشْرَ سِنینَ بِمنی اَیّامَ مِنی"پسرم بگو ده سال تو منا ایام حج برای من روضه بخونند،برای من گریه کنند.

ای کاش ما میومدیم مدینه...آخه ماهم دلمون تنگ شده.یه مدینه مارو ببر! یه جور دیگه بگم:"اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام و زیاره قبر نبیک والائمه علیهم السلام...لبیک و سَعدَیک لا شریک لک لبیک..."خوش به حال اونایی که رفتند عرفات،بهتر اونایی که عرفه میرن کربلا...خاک به سر من...

همراه خود مرا عرفه کربلا ببر

آنجا نشد مسافر بیت عتیق کن...

دلم برات تنگ شده،کربلا میخوام حسین جان*

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

تو انتهای غمی ، از کجا شروع کنم

خودت بگو ، بنویسم کدام مرحله را؟

چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت

ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را

چه کودکیِ بزرگی است این که دستانت

گرفته بود به بازی گلوی سلسله را

*قربون اون پای خون آلودت بشم آقا...*

میان سلسله مردانه در مسیر خطر

گذاشتی به دل درد ، داغ یک گِله را

چقدر گریه نکردید با سه ساله ، چقدر!

به روی خویش نیاورده اید آبله را

هنوز یک به یک ، آری به یاد می آری

تمام زخم زبان های شهر، هلهله را

مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر

بیاورم کلماتی شبیه حرمله را

*حسیییین....

بذار یه جور دیگه از زبون امام باقر بگم:

مگه یادم میره شش ماهه و سرِ بریده

مگه یادم میره اشکای دختر شهیده

مگه یادم میره غم هایی که کسی ندیده

(مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت

مگه یادم میره ناموس حیدر و جسارت)۲

مگه یادم میره دروازه ی شام و اسارت

همیشه جلو چشممه وداع آخر

همیشه جلو چشممه قصه ی معجر

الهی بمیرم برای غصه ی مادر

*بریم علقمه؟*

مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد

*آی حسین حسین حسین...قراره کنار علقمه بمیری...*

مگه یادم میره وقتی عمو رفت و نیومد

کنار علقمه دیدم بارون تیر میومد

*این عین مقتله.میگه وقتی ابالفضل بالای اسبه"فَاَتَتهُ السِهام کالمَطَر*مثل بارون تیر میومد*

مگه یادم میره آقام حسین خمیده اومد۲

*آقا جونم امام باقر دیگه دیدی؟!*

مگه یادم میره تشت طلا و سر بابا

مگه یادم میره اشک یتیم و درد دلها

مگه یادم میره ویرونه و روضه ی زهرا...

*یا امام باقر گفتی ویرونه یاد مادرت کردیم،حالا به مادرت چی میگی؟*

الهی بمیرم برا زخمای پهلوت

نبینم جای دست عدو رو ...

نبینم باباجون داره میسازه تابوت

نبینم....

شاعر:سید حمیدرضا برقعی

  دانلود روضه

admin بازدید : 96 جمعه 12 شهریور 1395 نظرات (0)


(آوردم این دل تنگو ،سپردمش به تو آقا
کبوتر حرم تو، نداره جایی جز اینجا)2
(این دل ما، عاشق صحن و سراته
کُشته ی ایوون طلاته)2
تشنه ایم و آب سقاخونه ی تو واسمون آب حیاته
زندگیمون، یه زیارت جامعه کنج حریم باصفاته
(این دلو بستم به پنجره فولاد 2
معتکف هستم تو صحن گوهر شاد2)2
قبله ی دلها خوش آمدی آقا...
***
(دین و ایمانم رضا رضا جانم2
 شاه و سلطانم رضا رضا جانم2)2
(دوباره اومدم آقا ،پایین پای تو نشستم
به روم نیار که هزار بار،شکستم عهدی که بستم)2
(روسیاهم، دلخوشم اما به مردم داری و غمخواری تو2
جا میذارم، آخرش من قلبمو کنج امانتداری تو
کاشکی میشد،این دلم یه تیکه از ایوون کاشیکاری تو)2
(دل پَرد هر دم به گِرد این گنبد3
بر نمیگردم دیگه من از مشهد2)2
قبله ی دلها خوش آمدی آقا...
***
*حالا بریم قم خدمت حضرت معصومه،دهه ی کرامت..*
جلوه زهرا ای دختر طاها...
به برکت قدمت، قم شده حریم تشیع
به یمن قم شده عالم،پر از شمیم تشیع
(شدحرمت،قلب شیعه، مهدمهر اهل بیت و علم وایمان2
شهرتو شد، شهر دین، شهر جهاد و اجتهاد و فقه و قرآن
شهر قیام، شهر خون، شهر شروع انقلاب سرخ ایران)2
زیر دین تو، مونده همه دنیا2
دختر حیدر آیینه ی زهرا2
جلوه ی زهرا ای دختر طاها...
شاعر : محمد مهدی سیار
دانلود مولودی

 

admin بازدید : 178 جمعه 15 مرداد 1395 نظرات (0)

 

السلام علیک ایها الامام الصادق،السلام علیک ایهاالامام الناطق،السلام علیک ایها الفائق الراتق، السلام علیک ایهاالسنان الاعظم

)کوچه کوچه مدینه لبریز از

عطر و بوی محمّدی شده است)2

به تن شهر باز گشته حیات

غرق در رفت و آمدی شده است

دم به دم با دم مسیحائیت

منتشر می کنی حقایق را

به دیار مدینه می بخشد

چشم های تو صبح صادق را

مثل جدّت مدینة العلمی

ششمین آفتاب اندیشه

با بیان پیمبرانه‌ی تو

شد به پا انقلاب اندیشه

با شکوه تو تا هزاران سال

سرفراز است رایت شیعه

که به «قال الامام صادق» ها

زنده مانده هویّت شیعه

لحظه لحظه زُراره پرور بود

یابن طاها! نبوغ چشمانت

*چه شاگردهایی تربیت کرده امام صادق؛خود حضرت فرمود: "لولا زراره لاندرس احادیث ابی" اگر زراره نبود احادیث پدرم امام باقر مندرس میشد.مدرسه ای راه انداخت،شاگردان بزرگ تربیت کرد؛اما اینقدر شاگرد داره بعضی از منابع نوشتند:تا دوازده هزار،بعضیا نوشتند تا چهار هزار.یه جمله ای رو مرحوم کلینی در کافی نقل کرده،آقا فرمود: " اشکوا الی الله وحدتی و تقلقلی بین اهل المدینه"من بین مردم مدینه غریبم...ای غریب مدینه...اصلا همه ائمه ما مدینه غریب بودند...مگه جدت امیرالمومنین در این مدینه غریب نبود؟! *

لحظه لحظه زُراره پرور بود

یابن طاها! نبوغ چشمانت

شده صدها مفضّل و جابر

ریزه خوار فروغ چشمانت

در عروج الهی ات هر دم2

جان تو شوق بندگی دارد

نیمه‌ی شب قنوت دستانت

درس عشق و پرندگی دارد

آن شبی که در آتش کینه

باغ یاس و شقایقت می سوخت

*آتیش آوردند در خونه امام صادق... "فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‏ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِی اَلْبَابِ وَ اَلدِّهْلِیزِ"

والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه منزل آتیش گرفت...

والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه در آتیش گرفت...

*دلت کجا رفت؟! مثل مادرت که  در خونشو آتیش زدند...اونجام در خونه رو سوزوندن ...منو ببخش آقا یا جعفربن محمد،یه سوال دارم: وقتی شما رو دست بسته بردند،وقتی در خونتونو آتیش زدن آیا جلو چشمت ناموستو زدند؟نه به خدا...آقاجونم آیا همسر باردار داشتی بیاد دم در؟! یا زهرا...دیگه چی؟!*

آن شبی که در آتش کینه

باغ یاس و شقایقت می سوخت

هیزم و تازیانه آوردند

چقدر قلب عاشقت می سوخت

ای محاسن سپید آل الله!

دست بسته تو را کجا بردند

*نذاشتند عمامه برداره،نذاشتند لباس به تن کنه،با لباس منزل،پای برهنه...من یه تصویر میکنم برای شما:اگر خدای ناکرده یکی از مراجع تقلید ما رو بیان این جوری ببرن ما جیگرمون خون میشه؛امام صادقه،پسر پیغمبره...راوی میگه وقتی از در منزل بیرون آمد روی آتش راه میرفت میگفت: "انا بن اعراق الثری،انابن ابراهیم خلیل الله"من پسر ابراهیمم...*

ای محاسن سپید آل الله!

دست بسته تو را کجا بردند

تن تو در مدینه بود اما

دلتان را به کربلا بردند

*اگه میخوای دلت جلا بگیره امام مهربان ما به ریان بن شبیب فرمود: "یابن شبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین"اگه میخوای گریه کنی برا حسین گریه کن...هر چی که روضه میشنوی نوای حسین جان هم داشته باش...حسین حسین حسین...*

تن تو در مدینه بود اما

دلتان را به کربلا بردند

قلب تو مثل این حسینیه ها

شب جمعه همیشه هیأت داشت

داغ هفتاد و دو گل پرپر

در نگاه ترت اقامت داشت

مجلست روضه خوان نمی خواهد

در حضورت اشاره ای کافی است

تا شود حجره‌ی تو کرب و بلا

گریه‌ی شیرخواره ای کافی است

*اگر گهواره را پس داده بودند2

دلش خوش بود با طفل خیالی...

یه وقت مادر نگاه کرد بچه روی دست بابا پرپر میزنه...

از سویدای دل یا حسین...*

شاعر: یوسف رحیمی

                             دانلود روضه

admin بازدید : 305 جمعه 15 مرداد 1395 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم.

اللهم صل وسلم وزد وبارک علی السید الصادق الصدیق العالم الوثیق الحلیم الشفیق الهادی الی الطریق الساقی شیعته من الرحیق و مبلغ اعدائه الی الحریق صاحب الشرف الرفیع و الحسب المنیع و الفضل الجمیع الشفیع بن الشفیع المدفون بالبقیع المهذب الموید الامام الممجد ابی عبدالله جعفر بن محمد صلوات الله و سلامه علیه

(نه رواقی، نه گنبدی، حتی

سنگ قبری سرمزار تو نیست)2

غیرمُشتی کبوتر خسته

خادمی، زائری، کنار تو نیست

*حرم امام رضا امشب چه خبره؟اما مدینه امشب  کنار بقیع خبری نیست؛نمیگذارند کسی بایسته گریه کنه برای رییس مذهب شیعه...*

بغضهایم کجا دخیل شوند

پس ضریحت کجاست آقاجان

*سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش

نه بذار بهتر بگم:

سلام من به بقیع و به چار قبر رفیعش*

روضه خوان ها چرا نمی خوانند

گریه ها بی صداست آقاجان

گنبدی نیست تا دلم بپرد

پابه پای کبوتران شما

کاش می شد که دانه ای گیرم

امشب از دست مهربان شما

حرف ِ گلدسته را نباید زد

تا حسودان شهر بسیارند

از شما خانواده آقاجان

درمدینه همه طلبکارند

*مدینه همه از بچه های علی طلبکارند...شاید نباید اول روضه اشاره کنم؛همونایی که آمدند در خونه ی جد غریبت امیرالمومنین؛وقتی هیزم آوردند منابع اهل سنت نوشتند،مردم تعجب کردند.گفت:هیزم بیارید،میخوام خونه رو بسوزونم،مردم گفتند: "ان فیها فاطمه" تو این خونه فاطمه زهراست،مگر میشه؟ چی جواب داد؟"قال: و ان..."اگه زهرا هم باشه خونه رو میسوزونم.زبون حال امیرالمومنین چی شد؟

در وسط کوچه تو را میزدند2

کاش به جای تو مرا میزدند...

گوشه ی چشم تو چرا شد کبود؟

به من بگو مگر علی مرده بود؟

وای من و وای من و وای من2

میخ در و سینه ی زهرای من...

ای مادر...*

از شما خانواده آقاجان

درمدینه همه طلبکارند

حیف آن چاهها که حیدر کند

چقدر مادرت دعاشان کرد

عوض آن همه محبت ها

این مدینه چه خوب جبران کرد

کاش ایران می آمدی آقا2

نزد ما اهلبیت محترمند

پیرمظلوم بی حرم، اینجا

پسران تو صاحب حرمند

*چقدر ما امامزاده داریم،همشون رو آباد کردیم.اگه بقیع رو دست ما ایرانیا میدادند مثل حرم امام رضا درست میکردیم؛مثل خادمای با ادبش میبردیم مدینه...*

کاش ایران می آمدی آقا

مُلک ری قبله ی ولا می شد

مثل مشهد برایتان اینجا

مشهد الصادقی بنا می شد

کاش ایران می آمدی آقا

قدمت روی چشم ما جا داشت

کاش خاک شلمچه و فکه

عطریاس عبایتان را داشت

کاش ایران می آمدی آقا

در مدینه غریب افتادید

من بمیرم برایتان؛ گیر ِ

عده ای نانجیب افتادید

کاش ایران می آمدی آقا

مردمش از مغیره بیزارند

حرمت گیسوی سپیدت را

در مدینه نگه نمی دارند

*اومدند در خونه ی امام صادق رو آتیش زدند؛آستانه ی در آتیش گرفت...آقاجونم! اگه در خونتو آتیش زدند جلو چشمت ناموست رو نزدند...

اگه در خونتو آتیش زدند،همسر بار دارت پشت در نیومد...

صدای نالتو برسون مدینه:یا زهرا...*

شاعر: وحید قاسمی

                             دانلود روضه

admin بازدید : 168 شنبه 09 مرداد 1395 نظرات (0)


[ آتش گرفته جگرم مدینه مدینه
از همه مظلوم ترم مدینه مدینه
شمع شدم تمام پیکرم سوخت
خانه ی من شبیه مادرم سوخت
دوباره شد فاطمه صاحب عزا 2
سیدنا صادق آل عبا ... ]2
( من یادگار داغ مرتضایم مدینه2
با دست بسته بین کوچه هایم مدینه ) 2
حیا نکردند از موی سپیدم 2
نفس زنان تا قتلگه دویدم 2
***
( مدینه از غصه شده کربلا
سیدنا صادق آل عبا ... )2
( اجل بیا عمری در انتظارم،واویلا2
زهر جفا واکن گره ز کارم،واویلا 2 ) 2
( دشمن کشد شمشیر اگر به رویم
یا فاطمه یا فاطمه بگویم ) 2
ناله ی قدسیان رسد از سما
سیدنا صادق آل عبا ...
کشتند مولا را،عزیز زهرا را ...
امیری حسین و نعم الامیر ...
دانلود مداحی

 

admin بازدید : 165 پنجشنبه 31 تیر 1395 نظرات (0)

*عبدالرحمن بن علی بن جوزی در بستان الواعظین نوشته"إنَّ الحُسَینَ علیه السلام استَسقى ماءً حینَ قُتِلَ"وقتی میخواستند بکشنش آب طلب کرد،جگرم میسوزه...*اینا مقدمه ی روضه حضرت رقیه هست*"فَمُنِعَ مِنهُ" ولی بهش آب ندادن"وقُتِلَ وهُوَ عَطشانُ"با زبون تشنه کشتنش...*الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا...آقامونو کشتن...دیگه چکار کردند؟* "وذُبِحَ ذَبحا" یه جوری سرشو بریدن.."وسُبِیَت حَرَمُهُ "خانوادشو به اسیری بردن...دست زن و بچشو بستن...*چه جوری بردن اسیری؟!* "وحُمِلنَ مُكَشَّفاتِ الرَّؤوسِ " سراشون برهنه بود..."عَلَى الاُكُفِ بِغَیرِ وِطاءٍ"مرکبا بدون جهاز و پالان بود..*اگه مرکب جهاز نداشته باشه بدنو خورد میکنه* "حَتّى دَخَلنَ دِمَشقَ"کاروان وارد دمشق شد "ورَأسُ الحُسَینِ بَینَهُنَّ عَلى رُمحٍ " *

 سری به نیزه بلند است در برابر زینب

خدا کند که نباشد سر برادر زینب...

*"إذا بَكَت إحداهُنَّ عِندَ رُؤیَتِهِ " اگر یکی از زن ها و بچه ها سر رو نگاه میکرد..."ضَرَبَها حارِسٌ بِسَوطِهِ" این قدر با تازیانه میزدنش...*یه چیزی از زبان رقیه بگم:*

بابا...به سنگ قبر من بی گناه بنویسید

اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست

*خدا نکنه یه بچه تازیانه بخوره بیفته،همه می افتند...بابا ما رو میزدند...بابا وقتی سرتو میدیدیم ما رو میزدند...*

به تازیانه و دشنام و سنگ و زخم زبان

به شهر شام شد از عترت تو استقبال

دوچشم باز تو میگفت:شامیان نزنید

کنار نیزه ی من تازیانه بر اطفال

*یه سوال دارم:گفتی تازیانه،گفتی سنگ، گفتی دشنام،گفتی زخم زبان...کار دیگه ای هم میکردند یا نه؟! روایت میگه:"ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ فی سوقِ دِمَشقَ یَبصُقونَ فی وُجوهِهِنَّ" اهل ذمه داخل بازار دمشق به صورتاشون آب دهان می انداختند...ای وای....*

بس که بر آل علی بیداد کرد

ماجرای کربلا از یاد رفت

بابا بابا بابا...

راستی از سر بازار خبر داری که؟!

هر کسی خواست به ما چشم تماشا انداخت...

*موهامو کسی ندیده بود...صورتمو کسی ندیده بود ...من بقیشو میگم...اینا رسیدن*

"حَتّى وَقَفنَ بِبابِ یَزیدَ" کنار کاخ یزید کاروان رو نگه داشتن...*اون نامرد یه دستوری داد* "فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ" دستور داد سر آقا رو جلو دارالاماره آویزون کنند"وجَمیعُ حَرَمِهِ حَولَهُ" همه زن و بچه گرد سر بودند.. "ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ "نگهبونا رو گذاشت"وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِیَةٌ فَالِطموها" اگه یکی از این زن ها گریه کرد به صورتش چنان سیلی بزن...*دوباره مسیر روضه عوض شد...من اینجا یه حرف بزنم...من دوتا علی میشناسم کتک خوردن و جسارت به ناموسشون رو دیدند...اما یا امیرالمومنین منو ببخش...شما فقط مدینه دیدی، زین العابدین هم کربلا دید هم شام دید به علاوه جسارت به زن و بچش دید،عمشو میزنند،خواهراشو میزنند...یا امیرالمومنین فقط دستت بسته بود اما پسرت زین العابدین غل و زنجیر جامعه به گردنش بود..هم پاش بسته بود،هم دستش...یا امیرالمومنین شما آسیب جسمی ندیدی آخه همه بلاها رو زهرا به جون خرید...صدا زد" یا ابالحسن روحی لروحک الفداءو نفسی لنفسک الوقاء..." *

کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولی

شادمانم که سر مویی کم از مولا نشد...

اما پسرت زین العابدین گردنش زخمی بود،کف پاش خونین بود...*"فَظَلَلنَ " اینا موندن"ورَأسُ الحُسَینِ علیه السلام بَینَهُنَّ مَصلوبٌ تِسعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ "کنار سر ماندند،نه ساعت در روز سر آویزان بود... "وإنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها" میگه یه وقت دختر امیرالمومنین سر بلند کرد"فَرَأَت رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام" سر را مشاهده کرد" فَبَكَت"شروع کرد گریه کردن...بعدشم شروع کرد با پیغمبر حرف زدن..." وقالَت : یا جَدّاه ـ تُریدُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ـ هذا رَأسُ حَبیبِكَ الحُسَینِ مَصلوبٌ " یا رسول الله ببین سر حبیبت حسین رو آویزان کردن.."وبَكَت " شروع کرد گریه کردن"فَرَفَعَ یَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ " یه نامرد دستش رو بلند کرد"ولَطَمَها لَطمَةً" یه سیلی به صورت این بی بی زد "حَصَرَ وَجهَها" به همه ی صورتش آسیب زد..

*حالا حرف من اینه...شب رقیه هست...بی بی قربونت برم با اون سن وسال اونطور آسیب دیدی،صورت رقیه چه بلایی سرش اومد؟! بابا

سیلی نخورده نیست کسی درمیان ما2

اما چگونه با تو بگویم چگونه ام؟!

دست عدو بزرگتر از صورت من است2

یک ضربه زد،گذاشت اثر بر دوگونه ام2

شاعره ی مجاهده ی بحرینی برای من ماجرای دستگیری و شکنجه هاشو به دست آل خلیفه ملعون تعریف کرد...یه جمله ای گفت:یکی از شکنجه هاشون این بود:چشامو میبستن،5-6نفر،نمیدونستم از کدوم سمت الان ضربه میزنند،نمیتونستم دستامو سپر کنم...حالا رقیه دستاش بسته هست...نمیتونه از خودش دفاع کنه...نمیدونه چطور میخوان بزنند...اما یه چیزی بابا بهت بگم:

رقیه ی تو کتک خورد و التماس نکرد2

به استقامت طفل یتیم خویش ببال...

                                   دانلود روضه

admin بازدید : 279 پنجشنبه 31 تیر 1395 نظرات (0)


یا در فراق کرب و بلا میکشی مرا2
یا با غم امام رضا میکشی مرا
بالای سر اگر نکشیم بدون شک
پایین پای خود به خدا میکشی مرا...
*آقا یه سوال دارم:آقا اربعین کربلا مارو میبری یا نه؟!
باید به امام رضا بگم...باید به امام رضا بگم...یا امام رضا اربعین کربلا میخوام...*
حالا تمام دغدغه ام این شده حسین
این اربعین کرب و بلا میبری مرا؟!
پایین پا و روی تل و پیش قتلگاه
در کربلای خویش سه جا میکشی مرا..
*حسین جان...آقا...*
بیمار روضه ات منم ای بهترین طبیب2
اما تو در  ازای شفا میکشی مرا
*بیا نگار آشنا...شب غمم سحر نما...
مرا به نوکری خود،(شها تو مفتخر نما2)
میکشی مرا حسین3*
حا،سین و یا و نون مقطع به وقت ذکر
با اسم خود هجا به هجا میکشی مرا...
*یه چیزی رو آروم بگم:آخه خواهرش صدا زد"هذا حسین مقطع الاعضا"
 حسین...حسین جان...حسین جان...*
در بین اسم های خودت آخرش حسین
با اسم سید الشهدا میکشی مرا...
دائم مرا به روضه ی گودال میبری
یا میکشی به روضه و یا میکشی مرا...
*حسین جان...*
   دانلود روضه
admin بازدید : 292 پنجشنبه 31 تیر 1395 نظرات (0)

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ....

فریاد یا محمداه....حسین رسید به کربلا...

وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

*ای کاش مثل فردا کربلا بودم...با رفقام جارو میکردم..آب میپاشیدم...همچین که قافلت از دور میرسید یه نگاهی به من میکردی،منم دست ادب به سینم میگذاشتم،صدا میزدم: اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*

گر سوخته است بال و پرت فابک للحسین

افتاده داغ بر جگرت، فابک للحسین

*اگه قراره حسین جان بگی یه حسین جان بگو صدات برسه کربلا،یعنی آقا منم هستم رو منم حساب کن،بدم ولی دوست دارم...حسین جان...حسین جان...امشب میخوایم به وصیت امام رضا عمل کنیم...ای کاش الان کربلا بودم...*

شب های جمعه فاطمه

با اضطراب و واهمه

آید به دشت کربلا2

گوید حسین من چه شد...

نور دوعین من چه شد...2

*مثل فردا چه خبره؟*

یه دختری رو محملا،خواب اسیری میبینه

خواب میبینه رو صورتش،گرد یتیمی میشینه

حسین...

رباب لالایی میخونه....الهی اصغر نمیره

*اشک قطره ایه که ما رو به دریای رحمت وصل میکنه...اشک چیزیه که پاکمون کنه،چون باطنا وصل به کر میشیم *

این اشک رهایت از دل خاک کند

بالت بدهد راهی افلاک کند

تو اشک غم حسین را پاک نکن

بگذار که این اشک تو را پاک کند...

حسین جان...

*امام رضا فرمود:یابن شبیب محرم همون ماهیه که اهل جاهلیت حرمتش رو نگه میداشتند" فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا" اما این مردم حرمتش رو نگه نداشتند،حرمت پیغمبر رو نگه نداشتند" لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ" بچه هاشو تو همین ماه محرم کشتند" وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ" زنانش رو به اسیری بردن،بارو بنه اش رو غارت کردند..اینجای روایت امام رضا فرمود" فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً" خدا نبخشدشون... یابن شبیب حالا میخوام یه چیزی بهت بگم حواست باشه.به همه حسینیا تا قیامت برسون." یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ " اگه خواستی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن" فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْش"من نمیگم کبش معنیش چیه...من نمیگم مردم جاهلیت قوچ رو چطور سر میبریدند...اما تو اینطور بشنو:ای پسر شبیب اون طوری که سر گوسفند رو جدا میکنند...شب گریه هست...روز اول محرمه،باید اشک گرفت...باید به امام زمان اقتدا کرد که فرمود" فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً"صبح وشب برات گریه میکنم" وَ لَاَبکَینَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً"اگر اشکم خشک بشه خون گریه میکنم.*

بگذار ما به جای تو گرییم بر حسین

تبدیل تا که به خون نشود اشک های تو

*یا صاحب الزمان*

تا هم رکاب قافله ی نینوا شویم

در ابتدای هر سفرت فابک للحسین...

*فردا میرسه کربلا...فردا زینب با احترام پیاده میشه.خدا رحمت کنه حاج آقامجتبی تهرانی رو.میفرمود:وقتی زینب از مدینه میخواست حرکت کنه همچین که به دهلیز خانه رسید مردم آمدند بدرقه کنند،ابالفضل آمد درون منزل،شمشیر رو کشید،صدا زد: "ایهاالناس!غضوا ابصارکم"چشماتونو ببندید...(بعضیا فهمیدند...) " و قطعوا رئوسکم..."سرهاتونو پایین بیندازید...دختر علی میخواد سوار بشه...این مرد خدا میفرمود:مردم برگشتند سمت دیوار،سراشونو پایین انداختند...مثله فرداییم با احترام پیاده شد،یکی براش رکاب گرفت...یکی زیر بغلای عمه رو گرفت...*

وقتی در آستانه ی پاییز برگ ریز2

گل ریخته ست دور و برت فابک للحسین...

*مردم من منا بودم...این جنازه ها رو به بدبختی جمع کردند...5000 یاس سفید پرپر شد...این بدنا بالاخره جمع شد...اما منای کربلا رو میدونید چه خبر بود؟! بین این همه مصیبت چیزی نمونده بود زین العابدین جون بده...یه وقت صدا زد:عمه مگه اینا ما رو مسلمون نمیدونند؟بدنای نحس خودشون رو...چی گفت؟!*

وقتی در آستانه ی پاییز برگ ریز

گل ریخته ست دور و برت فابک للحسین...

*فردا با کمک عمو پیاده شدند،با کمک برادرا پیاده شدند،اما روز یازدهم ....وقتی بدن ها رو دیدندمثل برگ خزون می افتادند...روز اربعین هم وقتی رسیدند کربلا مثل برگ خزون می افتادند..*


                                   دانلود روضه

admin بازدید : 178 جمعه 25 تیر 1395 نظرات (0)

"السلام علیک یا مسلم بن عقیل"

*چندساله شباهتای مسلم و آقا رو گفتیم.یه سال گفتیم مسلم مثل آقاش خیلی تشنه بوده...اونایی که روضه میفهمند،میدونند این شباهتا پراز تفاوته...یه سال گفتیم مسلم تیر زدند،سنگ زدند...یه سال گفتیم به لب و دندانش ضربه میزدند...امشب من میخوام یه دونه دیگه از شباهتای مسلم و آقا رو بگم...شب اوله...یه نگاهی به دل ما کن...از آقاییت کم نمیشه...خیلیا امشب صدات میزنند...خیلیا برات خیمه عزا گرفتند..ما هم با یه امیدی آمدیم در خونت...اگه ما رو رد کنی برا خودت بده...برا خودت خوب نیست...اشکال نداره...بذار اول با یکی دیگه صحبت کنیم...بی بی امشب خودت یه کاری کن...یا زهرا...من ماه محرم ناله میخوام...اشک میخوام...به حق اون لحظه ای که بین درو دیوار صدا زدی"یا فضة خذینی"...مسیرمون عوض شد،آقا منو ببخش...آقا من فکرشو نکرده بودم..اون لحظه ای که در خونه باز شد چی شد؟بماند...یه وقت علی رو از داخل خونه بیرون آوردند...امیرالمومنین کنار در قطرات خون رو مشاهده کرد...وای...در وسط کوچه تو را میزدند...کاش به جای تو مرا میزدند...حالا یه نگاهی به ما کن...شب اوله...اگه خوب شروع نکنم،خوب تموم نمیکنم...یا زهرا...یازهرا*

در وسط کوچه تو را میزدند...

"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه"

امشب تا همینجا باشه.من از مسلم بن عقیل عذر میخوام.امشب مادرسادات دلامونو برد مدینه.آی مدینه...مدینه...میگه پرستارا خدمت بی بی بودند،یه وقت حالش خراب شد،ترسیدند الان بی بی جون میده،چشماشو بسته،میگه زن های پرستار بلندشدند سراسیمه اومدند سمت مسجد،امیرالمومنین رو صدا کنند،اون قدر رنگای صورتشون پریده بود...اون قدر مضطرب بودند،تا امیرالمومنین زن ها رو مشاهده کرد"و قال لهن من خبر؟! "چه خبر شده؟! صدا زدند" یا علی ادرک ابنة عمک الزهرا" اگه میخوای یه بار دیگه زهرا رو ببینی عجله کن...علی وارد منزل شد،عبا برداشت،عمامه از سر برداشت،مریض خونش بین بستر افتاده...چشماشو بسته،سر مریضش رو به دامن گرفت صدا زد" یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ فَنَادَاهَا یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"

یه تعبیری به کار برد دل زهرا به رحم آمد.صدا زد" یَا فَاطِمَةُ كَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِیُّ" من علی هستم

"فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا"چشماشو باز کرد، یه نگاه به صورت آقاش کرد"و بَكَتْ وَ بَكَى" شروع کردن های های گریه کردن....روضم تموم شد.اینجا امیرالمومنین آمد کنار عزیزش صدا زد"کلمینی" با من حرف بزن.چیزی نمونده یه خواهری بیاد قتلگاه شمشیرا رو کنار بزنه...نیزه ها رو کنار بزنه...دنبال برادر بگرده...بشینه...بلند بشه...خاک به سر بپاشه...بگه برادرم با من حرف بزن...صدا از حلقوم بریده بلند بشه" اخی الی" ای حسین....

                               دانلود روضه

admin بازدید : 142 جمعه 25 تیر 1395 نظرات (0)

الا ای خاک پاکت تربت عشق

آیینه دار غربت عشق2

ضریح تو نسیم، گنبدت آسمان

شمع و چراغ تو، ماه و ستارگان

آه و واویلتا....

بقیع! آه از مصیبت خوانی تو

از غصه ی ویرانی تو 2

ای صحن خلوتت، بیت الاحزان ما

نفرین بر آن که خواست، ویرانی تو را

آه و واویلتا....

*حالا یه کم روضه بخونیم...*

آه ! از داغ بر جان مانده تو

از قبر پنهان مانده تو2

*آخه اگه این مدینه آزاد بشه،حرم ها رو دست ما بدن مثل امام رضا گنبد و بارگاه بسازیم،خادمای مودب بیاریم،خادمای مهربون بیاریم،روبه روی چار گنبد طلایی بایستیم و سلام بدیم و زیارت بخونیم اما بازم یه غصه تو دل میمونه...

یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم...

گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم...

بی بی بی حرم قبرت کجاست مادر...*

آه ! از داغ بر جان مانده تو

از قبر پنهان مانده تو2

از آه مرتضی، از بغض زینبین

از ماتم حسن، از گریه حسین

مظلومه علی....

*وقتی بی بی رو دفن کرد" فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ " وقتی دست از خاک برداشت،وقتی دست ها رو به هم زد...راوی میگه"هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ" غم و اندوه به علی هجوم آورد..."وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّیْهِ"علی خیبر شکن،علی مرحب فکن نمیدونم شاید سر زانو نشست شروع کرد بلند بلند گریه کردن...عرض روضه ی من اینجا نیست،میدونی...شنیدی.. الحمدلله اهل روضه ای...شروع کرد با پیغمبر درد دل کردن..اون جملات سوزناک رو فرمود...چی میخوای بگی؟! میخوام بگم وقتی حرفاش تموم شد،حسنم بلند شو،حسینم مردم مدینه بیدار میشن،زینبم بذار خاک چادرت رو بتکونم،بچه ها رو بلند کرد،مرد تنهای مدینه آروم آروم کوچه ها رو پشت سر گذاشت...یا صاحب الزمان!نمیدونم جد غریبت امیرالمومنین وقتی بااین بچه ها وارد کوچه بنی هاشم شد،شایدم امام حسن با خودش زمزمه میکرد:

خودم دیدم که دشمن مادرم را...

یه دونه دیگشم بگم:من نمیدونم وقتی علی میخواست وارد منزل بشه چطور در نیم سوخته رو باز کرد...قطرات خون هنوز روی زمین معلومه...یا زهرا...*

شاعر: محمد مهدی سیار

                               دانلود روضه

admin بازدید : 176 پنجشنبه 24 تیر 1395 نظرات (0)


مرا می‌شناسی بقیعم،منم قبله گاه غریبان
مرا می شناسی بقیعم،که با اشک و آهم چراغان
چه شبها که بی روضه مردم،در آغوش من گریه کردند
به صادق به باقر به سجاد،به یاد حسن گریه کردند
غم غربت من،رسیده به افلاک
که ارکان ارض است،در این تربت پاک
واویلا، واغربتا واغربتا واغربتا ...
***
بقیعم که پر کرده عمری،غم فاطمه خلوتم را
زپنهانی قبر زهرا،بخوان قصه غربتم را
گهی بر مزار امامان، گهی نزد ام البنینم
من آن تربت ساده هستم، که با عرشیان همنشینم
شده زائر من، هزاران کبوتر
شده همدم من، مزار پیمبر
واویلا، واغربتا واغربتا واغربتا ...
***
پر از ماتم فاطمیه، پر از داغ پیغمبرم من
پر از روضه‌های نخوانده، پر از غربت حیدرم من
پریشانم از منع گریه، پریشانم از منع ماتم
به سر آید این عصر عسرت،بنا بر روایات محکم
دل من گرفته ،خدایا خدایا
از این عمروعاصان،از این بولهب‌ها
واویلا، واغربتا واغربتا واغربتا ...
***
*یا بن الشبیب*
یا حسین یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا...
شاعر: میلاد عرفان پور

دانلود مداحی
admin بازدید : 139 پنجشنبه 24 تیر 1395 نظرات (0)


شده دم به دم این نگرانی ام، که مدینه ندیده بمیرم
به هوای آن همه آرزو، نشود که بهانه نگیرم
مدینه! ای روضه ی ناتمام من2
به شوکت و به غربتت سلام من2
***
(ای مدینه! ای ،شهر روضه و گریه ی بی صدا2
ای مدینه! ای، سرزمین غریب رسول خدا 2)2
*با نیت آی مدینه! بگو ان شاالله مدینت امضا بشه...*
(به خدا که تحمل غربتت، برده طاقت عالم و آدم
ای حکایت غربت فاطمه، روضه خوان تو بوده محرم)2
(کاش میشد و کبوتر بقیع بودم2
تمام عمر نوحه گر بقیع بودم2)2
***
(ای مدینه ای، شهر روضه و گریه ی بی صدا2
ای مدینه ای، سرزمین غریب رسول خدا2 )2
بنشیند اگر دل خون من، به مقابل گنبد خضرا2
به تسلی داغ پیمبرم، جان فدا کنم از غم زهرا
(سلام من به چار امام بی حرم2
سلام من به مادر شهیده ام2)2
*نیت کن سلام بدی ...
وای مادرم ... وای ....
شاعر: میلاد عرفان پور
دانلود مداحی
admin بازدید : 258 پنجشنبه 24 تیر 1395 نظرات (0)

از صفای ضریح دم نزنید

حرفی از بیرق و علم نزنید

گریه های بلند ممنوع است

*اگه دلت مدینه میخواد اینجا گریه هاتون رو بکنید،اونجا فقط باید نگاه کنی ..." اصلا قانون مدینه اینه،مدینه فقط باید نگاه کنی*

خودم دیدم که دشمن مادرم را

*اگه مدینه میخوای بری یه دل سیر گریه کن ..."مدینه هر کی گریه کنه میزننش ..." مدینه هر کی گریه کنه بهش اهانت میکنند" یا زهرا،دلمون برای گریه تنگ شده بود*

گریه های بلند ممنوع است

روضه كه هیچ ، سینه هم نزنید

كربلا رفته ها ، كنار بقیع

حرفی از صحن و از حرم نزنید

سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش

*یاامام حسن مدینه میخوام*

زائری خسته ام نگهبانان

به خدا زود می روم نزنید

زائری داد زد كه نا مردان 3

تازیانه به مادرم نزنید

*مادرمو نزنید...؛ منو بزنید...؛ مادرمو نزنید...*

غربت ما بدون خاتمه است

مادر ما همیشه فاطمه است

كاش درهای صحن وا بشود

شوق در سینه ها به پا بشود

كاش با دست حضرت مهدی

این حرم نیز با صفا بشود

كاش با نغمه حسین حسین

این حرم مثل كربلا بشود

در كنار مزار ام بنین

طرحی ازعلقمه بنا بشود

پس بسازیم پنجره فولاد

هر قدر عقده هست وا بشود

چارتا گنبد طلایی رنگ

چارتا مشهد الرضا بشود

*یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...*

این بقیعی كه این چنین خاكی است

رشك پروانه های افلاكی است

در هوایش ستاره می سوزد

سینه با هر نظاره می سوزد

هشت شوال آسمان لرزید

دید صحن و مناره می سوزد

بارگاه بقیع ویران شد

دل بی راه و چاره می سوزد

این حرم مثل چادر زهراست

كه در اینجا دوباره می سوزد

این حرم مثل خیمه ی زینب

كه در اوج شراره می سوزد

سالها بعد قدری آن سو تر

چند قرآن پاره می سوزد

*خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم*

دلم از خرابه دیگه خونه امشب ...

مزاحم شدم من برا عمه زینب ...

*چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟*

دلم از خرابه دیگه خونه امشب

مزاحم شدم من برا عمه زینب

میسوزم تو این تب

( صورت من کبوده و زرده

حرف دلم گلایه و درده

یه دختر شامی رو دیدم که

روسری منو سرش کرده ) 2

یه دنیا درد دل دارم بابا

ازاون شب سرد توی صحرا

*چی شد؟! نمیگم بهت بابا*

موی سرم سپیده و قدم

شده شبیه مادرت زهرا 2

دعا کن بمیرم برم از خرابه

برای همیشه سه سالت بخوابه

که موندنم عذابه

دوری تو طاقتمو برده

دیر برسی دختر تو مرده

تموم راه شام و بازارو

عمه به جای من زمین خورده

تو این خرابه نفسم تنگه

چرا رو لب هات اثر سنگه

*بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!*

(تو این خرابه نفسم تنگه

چرا رو لب هات اثر سنگه)2

راستی تو بازار حراجی ها

دیدم سر خاتم تو جنگه 2

*روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم*

یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟

چی بوده که رنگم پریده،کبوده

تو آتیش و دوده

نگفتی که سه ساله جون میده

واسه تصدق یکی نون میده

خسته شدم بس که تو این بازار

یکی همش ما رو نشون میده

جای طناب مونده رو گردن ها

حتی حیا نکردن از زن ها

از روی ناقه افتادم ، گفتم

الهی هیچ زنی نشه تنها 2

*بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه*

از روی ناقه افتادم ، گفتم

الهی هیچ زنی نشه تنها

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

شاعر: مجیدتال

                            دانلود روضه

admin بازدید : 151 یکشنبه 20 تیر 1395 نظرات (0)


 پیش چشمم ، نه ضریح ، نه رواق
در این مرقد ، نه عَلَم ، نه چراغ )2
اینجا غوغا ، نکنید نکنید
روضه برپا ، نکنید نکنید
(دلِ من ، ز غم و عزا بسوز و دم مزن
ز مدینه مخوان و حرفی از حرم مزن ) 2
( من و پنجره ای ، که شده قفسم
چه شود که شبی ، به حرم برسم ) 2
من و آه، من و غم ، من و داغ حرم ...
( چشمم خیره، به دری که نبود
از آن کوچه، خبری که نبود ) 2
***
بر پهلویی ، که شکسته سلام !
چه بلا، به سر مدینه آمده مگر؟
که نماند، ز گل علی نشانه ای دگر
پر از آتش و آه، شده جان و دلم
به خدا من از این، همه غم خجلم
من و آه، من و غم، من و داغ حرم...
***
*این بند آخرم به یاد امام زمان...*
گر ماه من، ز سفر برسد
شبهای غم، به سحر برسد
ای منجیِ، همه غم زدگان
آه العجل، ای امام زمان
چه غمی،همه کوچه کوچه ها گرفته اند
تو بیا که همه بهانه ی تو را گرفته اند
به خودت برسان، منِ گم شده را
(که بُریدم از این، همه فاصله ها)2
الامان الامان، ای امام زمان...
شاعر: رضا یزدانی
دانلود مداحی
admin بازدید : 215 جمعه 07 اسفند 1394 نظرات (0)


امان از شعله ، وای مادر 2
امان از دیوار ، وای از در
گرفته آتش جان حیدر ، مدینه ....
امان از شعله ، وای مادر 2
امان از دیوار ، وای از در
گرفته آتش جان حیدر ، مدینه ....
چه ها کردی با جان زهرا
امان از خنده از تماشا
ازان مسمار بی مدارا ، مدینه....
(میخندن ،به اشک من و داغو روی زردم
همان ها که هر شب دعاشان کردم .... ) 2
پر از آه و دردم 2
*چی دیدی مگه بی بی جان*
به دست بسته دیدم ابوتراب 2
به پیش چشمم شد از خجالت آب
گره به کارش افتاده با طناب
مولا حیدر ، زهرا فدای تو 3
"الان باید چه کنیم ، باید بازم روضه بخونیم یا نه ؟
 بی بی برات بمیرم ای کاش بودم ،ای کاش یه کاری از دستم بر میومد"

من و اشک غربت من
چه کردی با قامت من
چه کردی با صورت من ، مدینه ....
افتاده ، چرا تازیانه به دست و پایم....
*بی بی جان بمیرم برات*
افتاده ، چرا تازیانه به دست و پایم....
فدای علی هستی و دنیایم
علی کن دعایم 2
(بگو بدانن زهرا فدای توست
همه وجودم در زیر پای توست ) 2
عبادت حق تنها ولای توست .... 

دانلود مداحی
admin بازدید : 190 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (0)

ای به خون خفته سالار زینب
گریه کردم غمت را چهل شب
داغ تو همچنان مانده بر دل
نام تو همچنان مانده بر لب
ای سید و سالارم
من تا به تن جان دارم
در سوگ تو میبارم
یا سیدی یا مظلوم
ای حماسی ترین عشق عالم
میبری جان من را دمادم
زائرت میشوم اربعین ها
در سپاه توام هر محرم
ای ذبح اعظم مولا
ای نور چشم زهرا
ای قبله گاه دل ها
یا سیدی یا مظلوم
یا اخا بی تو در کاروان ها
شور تو شعله ها زد به جان ها
کربلای چهل روزه‌ی من
خطبه‌ها بود و زخم زبان ها
من پیک عاشورایم
من زاده‌ی زهرایم
من زینب کبری‌یم
یا سیدی یا مظلوم

admin بازدید : 198 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (0)

شوق زیارت است مرا اربعین رسید

دیگر چه طاقت است مرا؟ اربعین رسید

همه رفتند كربلا، امام صادق فرمود: لو علم الْنّاس ما فی زیارة قبر الحسین علیه السلام ،  لماتوا شوقاً:اگه مردم می دونستند زیارت امام حسین چه خبره، درش چی نهفته است، از شوق می مردند.

یک سال آزگار دلم بود و این سوال

آیا لیاقت است مرا؟ اربعین رسید

گفتم که لااقل ز علامات مؤمنین

این یک علامت است مرا اربعین رسید

امام عسكری فرمود:علامات الْمؤْمن خمْسٌ.مؤمن پنج نشانه داره، یكی زیارت اربعین، آقای با كرم، مولای كریم، مارو هم زائر اربعین محسوب كن، ما هم امروز دلمون كربلاست،  ما هم دلمون می خواست كنار قدم های جابر به كربلا برسیم ولی نشد

شور قیامت است به پا گرد مضجعت

آه است و حسرت است مرا اربعین رسید

آقا من جا موندم، دلم می خواست اربعین با پای پیاده بیام كربلا.

من كیستم خسی كه به میقات ره نیافت

شوق زیارت است مرا اربعین رسید.

داغ است و غربت است به دل،  رفت کاروان

اشک است و خجلت است مرا اربعین رسید

جا مانده ام ز قافله ی کربلاییان

شوق شهادت است مرا اربعین رسید

من هم یکی ز چله نشینان ماتمت

اجر مصیبت است مرا اربعین رسید

أشْهد انك تشْهد مقامى و تسْمع كلامى وترد جواب . آقا صدای من رو میشنوی،  اگه ما هم بهت سلام بدیم، تو جواب میدی،  السّلام علیْك یا اباعبْداللّه،  السّلام علی شیب الخضیب، السلام علی الخدالتریب. ای حسین.....

 از دور هم سلام مرا میدهی جواب

لطف تو عادت است مرا اربعین رسید

احسان بی حد است تو را ایها العزیز

اشکم بضاعت است مرا اربعین رسید

راهی شده ست سوی تو بسیار کاروان

با احترام،  آمده اینبار کاروان

آقا خیلی زائرات با احترام میان كربلا، خیلی ها بهشون خدمت می كنند، كاروان امام حسین هم روز دوم وقتی رسید كربلا با عزت و احترام همه پیاده شدند، آقا فرمود: انزلوا هذا موضع كربٍ وبلاءٍ هاهنا مناخ ركابنا،  ومحطّ رحالنا وسفك دمائنا،  همه پیاده بشید بارو بونه زمین بگذارید، اولیاء مخدره زینب با احترام پیاده شد، عباس مواظب.

راهی شده ست سوی تو بسیار کاروان

با احترام،  آمده اینبار کاروان

این کاروان نه سنگ،  نه دشنام دیده است

اکرام دیده،  سفره ی اطعام دیده است

این بار تازیانه نخورده است کودکی

بی یار و سر پناه،  نمرده است کودکی

اینجا کسی ندیده به مقتل،  تن حسین

سیلی کسی نخورده پس از خواندن حسین

ای حسین.....

admin بازدید : 175 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (0)

اين باديه را از شوق شما دويده

قطع قلبي هذه الصحراء شوقا لكم

پيش از خود من، قلبم به حرم رسيده

حيث أنه وصل الی حرمکم قبلي

با اذن امام هشتم

بإذن الإمام الرضا

با لطف كريمه ي قم

وبلطف من كريمة قم

راهي شده اند اين مردم

انطلق هذا الحشد

اگرچه عازم قبر شهيد كربلا هستيم

برغم أننا نتجه لزيارة قبر شهيد كربلاء

به هر موكب، نمك گير امام مجتبى هستيم

لكن بكل موكب قد من علينا بكرمه الامام حسن المجتبى

 همين پاي پياده، پر از عزم و اراده، مهياي جهاده

إن هاتين القدمين، بكل عزم و إرادة، ممهدتان للجهاد

ناموس خدا از شام بلا در راهست

إن ناموس الله آتيات من شام البلاء

با شور و نوا بين اسرا در راهست

آتيات و هن ملیئات بالحماس و الشوق بين الأسراء

با محنت و غم مي آيند

یأتين بكل محنة

پشت سر هم مي آيند

واحدة تلو الأخرى

مشتاق حرم مي آيند

یأتين شوقا الی حرمک

به قربانگاهِ دلدارش، رسيده زينب كبرى

وصلت العقيلة إلى مذبحة حبيبها الحسين

نگيرد كاش، حسين از او، سراغ دختر خود را

يا ليت الحسين لا يسألها عن طفلته

 امير سر بريده، حسين اي نور ديده، بيا مهمان رسيده

أيها الأمير المذبوح، يا حسين يا ضياء كل عين، أقبل فزوارک قد وصلوا

*********

مِنّا لَكَ يا شَمْسَ الشُّهدا السّلام

اي خورشيد شهيدان! از جانب ما سلام بر تو

شَوقاً لكَ يا مولايَ تَطيرُ الأقدام

گام هاي مان به شوق تو - به جاي رفتن- پرواز مي كنند

قَلبي يَسبِقُ أقدامي

قلبم از قدم هايم سبقت مي گيرد

عَيني تَنْسَى آلامي

چشمانم درد هايم را از ياد مي برد

شَوقاً للقَمرِ الدَّامي

به شوق زيارت آن قرص ماه در خون تپيده

و إنْ حالَ الزَّمانُ دونَنا یا سیِّدَ الأَحْرار

اي سرور آزادگان! حتی اگر روزگار بين من و تو جدايي افکند

أُلبِّي صَرْخةَ المظلومِ يَدعُو غَيْرَةَ الثُّوارْ

ندای مظلومانه ات که انقلابی های با غیرت را میخوانی اجابت می کنم

 بِعَزْماتِي الأَصِيلة ... و قَبْضَاتِي الثَّقيلة ... أنا أفْدِی العَقيلة

با شجاعت حقیقی ام ...با مشت های سنگینم ....از زینب دفاع می کنم

يا أرضَ الوَفاء، أرضَ النُّجباء جِئناكِ

اي سرزمين وفاداري! اي كربلا! بسوي تو آمديم 

مِن النَّجفِ حتی الطَّفِ جِئناكِ

از نجف تا کربلا به سوی تو آمده ایم

مَن يَهْوَى الإمامَ القائِم

كسي كه امام قيام كننده (حضرت مهدي علیه السلام)  را دوست دارد

يَسيرُ كَسيلٍ عَارم

مثل سيلاب خروشان حركت مي كند

لا يَخْشَى لَومَ اللاّئِم

و از سرزنش ملامتگران باكي ندارد

و مِن شَتَّى البِقاعِ قدْ أتَى زَحفُ الوَلائييّن

سیل محبان سراسر جهان به سوی تو آمدند

تَحَدَّوا كَيْدَ صُهيونٍ، فَنِعْمَاً للحُسَينييّن

با مکر صهیونیست ها مقابله کردند و آفرین بر حسینی ها

 بِعَزْماتِي الأَصيلة ...و قَبْضَاتِي الثَّقيلة ... أنا أفْدِی العَقيلة

با شجاعت حقیقی ام ...با مشت های سنگینم ....از زینب دفاع می کنم

admin بازدید : 192 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

روضه حضرت معصومه سلام الله علیها- میثم مطیعی

ناگهان شهر قم از رنج و بلا عاری شد

حركت از در و دیوار بر آن جاری شد

و به همراه همان ابر كه باران آورد

مهربای ِ خدا در زد و مهمان آورد

ار تبار ِ گل و آیینه كسی آمده بود

مژده ای دل كه مسیحا، نفسی آمده بود

آب در دست اگر هست زمین بگذارید

و به تعظیم در این خاك جبین بگذارید

دختری آمده از ایل و تبار ِ حیدر

از هر آنچه بنویسیم فراتر برتر

وصف او را نتوان گفت به یك منظومه

گفته معصوم به او فاطمه ی معصومه

*موسی بن جعفر دخترش رو خیلی دوست داشت، شیعیان آمده اند ازموسی بن جعفر سئوال كنند، آقا مدینه نیست، اراده كردند سئوالاشون رو بنویسند، تحویل خانواده بدهند،سفر بعد بیان مدینه تحویل بگیرن،ضرورته باید سریع برگردند، فاطمه معصومه شش سال داره،كاغذ رو گرفت، جواب ها رو سریع نوشت، نامه رو گرفتند بین راه آقاشون رو دیدن،موسی بن جعفر نامه رو طلب كرد،آقا این طورشد،سئوالاتی داشتیم،دختر شما جواب داد،نامه رو گرفت، شروع كرد خواندن،سه بار فرمود:"فداها ابوها" پدرش به فداش بشه، یه خانمی هم توی مدینه پدرش بارها فرموده بود: "فداها ابوها"*

وصف او را نتوان گفت به یك منظومه

گفته معصوم به او فاطمه ی معصومه

آفتابی كه به سر چادری از شب دارد

جلوه ی فاطمه و هیبت زینب دارد

ذوالفقار ِ سخنش تیغ به كف می آید

از نفس هاش فقط عطر نجف می آید

آفتابی است كه اعجاز فراوان دارد

چادر ِ فاطمی اش عطر خراسان دارد

*برادر براش نامه نوشته،آخه یه سال بیشتر نتونسته فراق برادر رو تحمل كنه، با برادرها و برادر زاده ها حركت كرده بیان خدمت برادر*

به تماشای خدا آمده بود اما حیف

او به دنبال رضا آمده بود اما حیف

آمد اینگونه ولی هرچه كه آمد نرسید

عشق همواره به مقصد نرسید

كه اویس قرنی هم به محمد نرسید

عاقبت حضرت معومه به مشهد نرسید

قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند

داغ دیدار ِ برادر به دل ِ خواهر ماند

*برادرت رو ندیدی، یه خواهری هم كربلا اومد ای كاش برادرش رو نمی دید*

 شمر مرو به قتلگه

فاطمه می كند نگه

قصه این بود و به وصفش قلم ما در ماند

داغ دیدار ِ برادر به دل ِ خواهر ماند

ماند تا آیینه ی مادر ِ دنیا باشد

حرم او حرم ِ حضرت زهرا باشد

صبح، شب می شد و شب نیز سحر هفده روز

*آخه وقتی رسیدن ساوه، دشمنای اهلبیت حمله كردند،جلو چشمای بی بی برادراشو پاره پاره كردند، مریض شد آمد قم هفده روز فقط زنده بود.*

صبح، شب می شد و شب نیز سحر هفده روز

چشم در راه برادر شد اگر هفده روز

دم به دم پلك ترش روضه مرتب می خواند

شك ندارم كه فقط روضه ی زینب می خواند

*مثل تو به من تازیانه نزدن زینب،مثل تو من و اسیری نبردن زینب، اتفاقاً مردم قم اومدن با احترام من رو به بیت النور بردن، امان از اون خواهری كه وقتی همه ی بچه هارو سوار بر ناقه كرد، همه رو سوار كرد، همه ی نامحرم ها دارن زینب و نگاه می كنند، "یا مُجیبَ المُضطَر، بحق المُضطَر، اَجب ِ المُضطُر" حسین.....*

                             دانلود روضه

admin بازدید : 115 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

(وقتی شبیه فاطمه لبخند می زنی

بر چینی ِ شکسته ی دل بند می زنی)2

من غرق خوابم و تو برای ظهور خویش

هر صبح جمعه ، رو به خداوند می زنی 2

کی پرچم مقدس دار الخلافه را

بر قله ی رفیع دماوند میزنی

آقای  من ،مولای من.....

بعد از زیارت نجف و طوس و کربلا

حتما سری به فکه و اروند میزنی

 به امید اون روزی که بیای زائر راهیان نور بشی،همه بگن صاحب الزمان رفته زیارت شهدای در رکاب و راه خودش...

 بعد از زیارت نجف و طوس و کربلا

حتما سری به فکه و اروند میزنی

با اشک دیده ،آب به قبر مطهره

آنان که کشتگان فراق اند میزنی

*فرج امام زمان(عج) برسان ...

ما رو مورد پسند امام زمان(عج) قرار بده...

خدایا رهبر عزیزمون حفظ کن...

آنی و کمتر از آنی ما را به خودمان وامگذار...

خدایا به عصمت زهرای مرضیه(س) همه مریض ها،مریض منظور ،طفل مریض شفا عنایت بفرما...

اموات،گذشتگان ببخش و بیامرز...

شفای همه مرضا بخوانید حمد به برکت یک صلوات بر محمد و آل محمد ...  *

                              دانلود مداحی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی