loading...
متن مداحی و دانلود مداحی
admin بازدید : 655 یکشنبه 11 مهر 1395 نظرات (0)

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً ، حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

 درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز

چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز

آبرو دار بود هر که شود سایل یار

خوب یا بد همه از لطف گداییم هنوز

بارها توبه شکستیم به مافرصت داد

پر خطاییم و به دنبال عطاییم هنوز

تا کنون گر به غم یار ارادت مندیم

همه مدیون امام و شهداییم هنوز

عمر رفت و دل ما زایر شش گوشه نشد

به خدا در هوس کرب و بلاییم هنوز

*ندیدنش یه درده اما دیدنش هزار درده شب جمعه است شب زیارتی مخصوصه اربابه هرکی میخواد با امام زمانش کربلا باشه آقاش امشب با مادرش فاطمه میاد کربلا آقا و مولاتو صدا بزن

یابن الحسن ..... یابن الحسن ....

ادب اقتضا میکنه امشب که مادرش فاطمه مهمان حرم حسینه،روضه رو از زبان این مادر بخوانیم «حبیبی و قرة عینی و ثمرة فؤادی» حسین ......

"أبكی على رأسك المقطوع،أم على بدنك المطروح"پسرم بر کدوم مصیبتت گریه کنم ؟!! آیا بر سر بریده ی بالا نیزه ات گریه کنم؟ یا بر اون بدن زخمی و عریانت گریه کنم؟ أم على نسائک الأُساری ..." حسین.....

بُنیّ قتلوک و من الماء منعوک ....

بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد

مادری گفت حسین جان همه را بخشید

حسین جان ......

"السلام علیکم یا ائمه البقیع"

اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی،این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره" اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن،امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه"

 

دلم میخواد یه شب مدینه باشم

زائر اون شکسته سینه باشم

دلم میخواد پشت بقیع بشینم

قبر غریب مادر و ببینم

دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم

انتقام مادرمو بگیرم ...

تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد

همونجا که یاس مدینه پژمرد

میگن تو کوچه چادرش خاکی شد

رو صورتش یه لاله حکاکی شد

میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود

از اون خونه تا به کوچه عصاش بود

*خیلی سفارش این عبدلله بن حسن

 و ابی عبدالله به خواهر کرد،خواهرخیلی مراقب یتیم برادرم باش،هرجا زینب میرفت این بچه یتیم و با خودش میبرد از صبح که خطبه خوند دل تو دل یتیم امام حسن نبود،مگه من چیم کمتر از بچه‌های عمه جانمه،مگه من از بچه‌های مسلم چیم کمه،عمو به همه ی اونا اجازه داد" چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا علقه ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه؛تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه،اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شدروضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین،یعنی امروز یه چشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی"خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد "فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً"یه لحظه خواست استراحت کنه یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد،مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه"این لباس عربی رو بالا زد ..." یا الله:تاسفیدی صدرالحسین نمایان شد"یه وقت دیدن حرمله زانو زد"آخ چنان با تیر سه شعبه ...

حسین ....

روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم،بزار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند،مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند،جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسنو تیر بارون کردند،چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین"دیگه نتونست طاقت بیاره"افتاد رو زمین،همه محاصره اش کردند دیگه نگم چطوری میزدنش،فقط همین قدر بگم از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه هل من مستغیث ..."باریک الله"تا زینب زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید بند دلش پاره شد اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه"دید آنچه را که نباید ببینه،دست یتیم امام حسن و گرفته یه لحظه دید همه داداش و محاصره کردن یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش،هی میگفت یا غیاث المستغیثین ...."تا دست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال،یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نزار بیاد اما اومد ...."وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند دستشو جلو آورد یازهرا..."این نوه ی تو خانم یاد اون روزیکه چهل نفر امامتو میبردن"دست یداللهی تو جلو آوردی آخ دیگه نگم چی شد" وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ ...یا زهرا

 
                            دانلود روضه قسمت اول

دانلود روضه قسمت دوم

 


admin بازدید : 412 جمعه 12 شهریور 1395 نظرات (0)

باز آمدم از فاطمه برنامه بگیرم

از قاصد اندوه خبرنامه بگیرم

بی نامه ی زهرا ، به عزا ره ندهندم

در پشت درم ، بار دگر نامه بگیرم

سوگند به آن کشته که در پشت در افتاد

در باز شود باز اگر نامه بگیرم ....

ایام محرم شد و ذیحجه سرآمد

در میزنم از پیک سحر نامه بگیرم

چاووش عزا موکب غم را حرکت داد

میل سفرم هست ، سفر نامه بگیرم ....

*دیگه چیزی نمونده این قافله برسه کربلا...*

ای همسفران قافله را تند نرانید

کز اصغر شش ماهه گذرنامه بگیرم 2

شمیم پرچمش میاد،بوی محرمش میاد

چه بلایی سرش میاد،صدای مادرش میاد

یکی میاد یکی میره،شهید میاد اسیر میره

جوون میاد و پیر میره ....

حسین .....

ابی عبدالله رسید منزل سعلبیه،اونجا اتراق کردن،دو تا قاصد از کوفه میومدن،حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!گفتن همین قدر بگیم مسلمت رو کشتن،تا این خبر رو دادن*فَابک للحُسَیْنِ* ارباب ما گریه کرد،فرمود:"رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ" بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارن ..." مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،دوتا آقازادش تو خود کربلا کشته شدن که حضرت تو ناحیه ی مقدسه به اونا سلام می کنه،دوتا آقازادش،محمد و ابراهیم ن که تو مصعب کشته شدن،یه دخترم داره به نام حمیده که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،این دختر رو صدا زد ،بغلش کرد،ابی عبدالله دایی این دختره،یه جوری نوازشش کرد که این دختر فهمید یتیم شده"حضرت فرمود مبادا دلتنگی کنی،من هستم ..."خواهران و دختران من هستن"

سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،گذشت تا عصر روز عاشورا،با همه وداع کرد،همه رو آرام کرد... این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،سوار بر ذوالجناح شد دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه..."یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته...سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده‌" از اسب پیاده شد"این ناز دانه رو بغل گرفت،یا الله،نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،دل حسین و به لرزه انداخت،فرمود:"لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة،مادام الروح فی جُثمانی"یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن..."هر جوری بود این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،هر جوری بود دختر رو آرام کرد"اما بمیرم عصر روز یازدهم،این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره... هر کاری کرد نتونست"میدونی چرا؟اخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد...."

بدن امام احترام داره،هر کاری کرد دید بدن داره متلاشی میشه،اخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،"فنکبت علیه" بر اون بدن سجده کرد... این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا این صدا بلند شد،سکینه جان،به شیعیان من سلام مرا برسان،بگو بابامو لب تشنه کشتن...

ای حسین ....

شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی

اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی

*اگه منو تو  روضه خون شدیم،از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده،روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،سکینه جان به اونا بگو:*

لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی

کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَابَوْا اَنْ یَرْحَمُونی

حسین ....

بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله

لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد

ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین....

بالحسین یاالله

                           دانلود روضه

admin بازدید : 306 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن*

غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود

غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود

چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت

*شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم*

چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت

به روی سر در خانه همیشه پرچم بود

اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز

برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود

*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره*

همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم

پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود

شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت

*خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد*

چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت

شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود

وسط آتش ایستاد فرمود:*ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...)

شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا

میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود

*اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ..."

شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا

میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود

کبود زخم طناب و اسارت و غربت

چقدر در نظرش کربلا مجسم بود

*عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد*

خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش

بساط غسل و بساط کفن فراهم بود

در آن زمان به خدا هر دلی پریشان

شهید بی کفن وادی محرم بود

به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید

اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود ....

*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:*

ته گودال فقط پیکر تو مانده و من

همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من

حسین....

                         دانلود روضه

admin بازدید : 341 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

 

الا یا اهل العالم ان جدی الحسین .....

میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:"ان بن امیرالمومنین" اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابیعبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّة ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف*   شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن ....

این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن ... آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ...." هنوز از اون رگ ها خون جاریه ..."

دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزننحسین.....

                                         دانلود روضه

admin بازدید : 212 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید

شب را در این بهشت الهی سحر کنید

با زائرین این حرم الله سر کنید

مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید

عید بزرگ شیعة آل پیمبر است

میلاد هشتمین حجج الله اکبر است

ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن

بر چهره ی حقیقت ایمان نظاره کن

یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن

در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن

میلاد پارة تن زهرا و احمد است

شمس الشموس عالم آل محمد است

***

*هنوز امام رضا به دنیا نیومده بود که وجود مبارک امام صادق علیه السلام به فرزندشون موسی ابن جعفر فرمودند:عالم آل محمد در صلب تو هست و من چقدر دوست دارم این فرزندی که عالم آل محمد و در صلب تو هست رو زیارت کنم*

این مظهر جمال خداوند اکبر است

آیینه ی تمام نمای پیمبر است

خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است

قرآن روی سینه ی موسی ابن جعفر است

بر خلق آسمان و زمین مقتداست این

جان رونما دهید که وجه خداست این ....

روشن هزار سینه ی سینا به نور او

چشم هزار موسی عمران به طور او

صف بسته اند خیل رسل در حضور او

دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او

ریزد برات عفو خدا از نظاره اش

دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش

***

هر قامتی که سرو لب جو نمی شود

هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود

هر پادشه که ضامن آهو نمی شود

هر کس که نام اوست رضا،او نمی شود

در طوس پاره ی تن احمد،بود یکی

آری،رئوف آل محمد بود یکی

*یا امام رضا،ایام ولادت شما خوش به حال اونایی که الان تو حرمتن آقا*

گردون هماره دور زند در طریق تو

خورشید خشت گوشه ی صحن عتیق تو

با آن همه کرامت و لطف دقیق تو

خود را شمرده اند گدایان رفیق تو

دستی که دست لطف خدا می شود تویی

شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی

*وارد حرم نمی شد مرحوم علامه ی طباطبایی رو زیارت کرد،ایشون پرسیدن چرا وارد حرم نمیشی؟گفت اخه من کجا،پسر پیغمبر،حضرت رضا کجا؛روم نمیشه وارد شم،آلوده تر از من وجود نداره،مرحوم علامه فرمودن:این آقا طبیب الاطباست،اصلا کار طبیب اینه مریضا و آلوده ها رو درمان کنه*

***

یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام

فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام

سلطان ندیده ام زگدا گیرد احترام

پیش از سلام زائر خود را کند سلام

پیوسته دست بر سر زوار می کشید

تو کیستی که ناز گنه کار می کشی

گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت

خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت

ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت

بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت

من دور گندم کرم تو کبوترم

ردم نکن که از همه بی آبرو ترم

جانم رضا جانم رضا ای جان جانانم رضا

ای سند نجات من ولایت تو یا رضا

صحن نو و عتیق تو کعبه و کربلا رضا

جانم رضا جانم رضا   .......

                                دانلود مولودی

admin بازدید : 952 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

دلم بود به یاد تو مدینه الرضا رضا

زیارتت به دین من زیارت خدا رضا

منم که بین طوطیان گرم ترانه ی توام

کبوتری شکسته پر در آشیانه ی توام

***

*رسید نیشابور یه پیرمرد سلمانی به محضر آقا معرفی شد مشغول اصلاح  موی سر و صورت امام، هنوز کارش تموم نشده بود امام رضا یه نظری کردند سنگ سلمانی مبدل به طلا شد. عرضه داشت یابن رسول الله من از شما طلا نمیخوام افتخار نوکریه شما رو پیدا کردم حضرت فرمود این و از ما قبول کن هر خواسته ای هم که داشته باشی ما اجابت میکنیم عرضه داشت یا ابالحسن من از مرگم میترسم تنها خواستم اینه دم جون دادن شمارو زیارت کنم لحظه مردن شما قدم رنجه کنید بالای سرم حاضر بشید، یا امام رضا ماهم حاجتمون همینه، یک سال از اقامت امام رضا تو خراسان گذشت یه روز تو مجلس مامون نشسته بود خیره خیره به سمت نیشابور نگاه کرد از مجلس غایب شد به قدرت امامت رفت و برگشت پرسیدند کجا رفتی آقا فرمود ما به اون پیرمرد سلمانی قول داده بودیم الان لحظه احتضارش بود رفتیم بالاسرش سرش رو به دامن گرفتیم*

***

مرغ بی بال و پرم یا سیدی

من گدای این درم یا سیدی

تو که آهو را ضمانت میکنی

کی فراموش این غلامت میکنی

ای ولایت شرط ایمان همه

رد مکن مارا به جان فاطمه

هر که نام او برد در محضرت

دست خالی برنگردد از درت

                        دانلود روضه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی