loading...
متن مداحی و دانلود مداحی
admin بازدید : 144 جمعه 22 مرداد 1395 نظرات (0)

رها کنید دگر صحبت مداوا را 2

فراغ اگر نکشد،وصل می کشد ما را 2

تمام عمر تو ما را نظاره کردی و ما

ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را

*نکنه بمیرم ، نبینمت .... ، محرم داره میاد ، نوکرا دارن آماده میشن من هنوز آماده نیستم ...*

شراره های دلم اشک شد زدیده چکید

ببین چگونه به آتش کشید دریا را ....

قسم به دوست که یک موی یار را ندهم

اگر دهند به دستم تمام دنیا را

آقام آقام .... آقام آقام ....

جنون کشانده به جایی که نشناسم

طریق کعبه و بت خانه و کلیسا را

نسیم صبح ، ز راهی که آمدی برگرد

ببر سلام زمن آن عزیز زهرا را ....

*ای در و دیوار ، ای حسینیه،لباس مشکی عزا،ای گریه کنا،ای حسینیا،ای برادر خواهرایی که اومدید امشب هم ناله ی مادرش بشید، همتون شاهد باشید خودشون گفتن سلام مستحبه و جواب سلام واجب ...." همچین شبی آقا رو سلام دادم ...." السلام علیک یا بقیه الله ... قربون شال عزات برم آقا،کجا برا جدت گریه می کنی؟ کجایی ببینی عده ای دارن با دستگاه عزای امام حسین بازی می کنن ....؛ ما مگه یادمون میره ، بزرگانمون گفتن" گفت پیرزنه کار میکرد یتیم بزرگ می کرد، تو خونه ی مردم لباس می شست،یه مقدار پول که خونه می آورد میگفت این سهم بچه ها ، اینم سهم روضه ی حسین (ع) ...." ما هر چی داریم برا حسینه ....." خون بچه هامون حلال کربلای حسین ...." همه ی عالم فدای یک گردش زبان  دور دهان علی اصغر، همه عالم فدای یه آه رقیه یکی گفت بابا پاهام میسوزه صدا گریت برسه مدینه....

                                دانلود روضه

admin بازدید : 199 جمعه 08 مرداد 1395 نظرات (0)

( بازم در و آتیش کینه ...
از اون قدیم کارشون اینه
آل علی یه روز خوش،که ندیدن،توی مدینه)2
(از زمونه،از مدینه رسیده جون تو به لب
احترام پیرمردو دارن همیشه تو عرب
پابرهنه،بی عمامه،اقامو بردن نیمه شب)2
( تنهای تنهایی،مغلوب غم هایی
خونت رو سوزوندن،اخه تو پسر زهرایی)6
***
( بازم در و آتیش کینه ...
از اون قدیم کارشون اینه
آل علی یه روز خوش،که ندیدن،توی مدینه)2
(از زمونه،از مدینه رسیده جون تو به لب
احترام پیرمردو دارن همیشه تو عرب
پابرهنه،بی عمامه،اقامو بردن نیمه شب)2
(تنهای تنهایی،مغلوب غم هایی
خونت رو سوزوندن،اخه تو پسر زهرایی)2
(غم های تو چه بی حسابه
این زندگی برات عذابه
رو دست تو،تو کوچه ها،مثه علی،رد طنابه)2
بی قراری،غصه داری شکسته بال و پر تو
مثل حیدر،تو مدینه،کسی نشد یاور تو
اما آقا،پیش چشمات،کسی نزد همسرتو
طعنه شنیدی تو ، جز غم ندیدی تو
وقتی که خونت سوخت
کی میدونه چی کشیدی تو ....
(تنهای تنهایی،مغلوب غم هایی
خونت رو سوزوندن،اخه تو پسر زهرایی)3
***
اشکای تو،چه بی امونه،لب های تو نوحه میخونه
داغی مثه،داغ حسین،دل تو رو،نمی سوزونه
(دیدی دشمن،شمشیرارو،گرفت بالای سر تو
کی شبیه جدت آقا،بریده شد حنجرتو
توی گودال،زیر مرکب،نرفت دیگه پیکر تو)2
با اینکه از غربت،دیگه شدی راحت
نه بی کفن موندی،نه پیراهن تو شد غارت
تنهای تنهایی،مغلوب غم هایی
خونت رو سوزوندن،اخه تو پسر زهرایی ....
دانلود مداحی
admin بازدید : 144 جمعه 16 بهمن 1394 نظرات (0)


مادرت آسمان ِ خوبی ها
پدرت از اهالی ِ بالا
ای که شاگرد ِ اشک ِ تو آدم
ای هوادار ِ عشق ِ تو حوّا
گوشه ای از نجابتت مریم
شمّه ای از عروج تو عیسی
متحیّر ز صبر ِ تو ایوب
متوسل به طور تو موسی
همه شاگرد ِ مکتبت هستند
از مسیحی گرفته تا بودا
پرچم ِ کربلا به شانه ی توست
ای علمدار ِ عصر  ِعاشورا
فتنه ها را تو بر ملا کردی
کربلا را تو کربلا کردی
روح ِ مضمون ِ ناب یعنی تو
رمز ِپاکی ِ آب یعنی تو
وامدار تلألؤ ات خورشید
حضرت ِ آفتاب یعنی تو
مَلأت کلّ شی یا زینب
همه با این حساب یعنی تو
صاحب ِ رأیتُ القیام ِ حسین
واژه ی انقلاب یعنی تو
منجی ِ تنگنای ِ آخرتی
پس حساب و کتاب یعنی تو
غیر مَحرم کسی ندیده تو را
جلوه ی در حجاب یعنی تو
جنس ِ نوری عقیله ی عشقی
تو بزرگ ِ قبیله ی عشقی
مستجاب ِ دعای بارانی
رحمت ِ لحظه های بارانی
گاه گاهی که چشم تو ابریست
رنگ حال و هوای ِ بارانی
روی ِ سجاده نم نم باران
نیمه شب ها صدای بارانی
آسمان با دل تو می گرید
پس تو بی شک خدای بارانی
بی برادر چقدر می باری
خواهر ِ نینوای ِ بارانی
کربلا، کوفه، شام، کرب و بلا
همه جا پا به پای ِ بارانی
خرّم و سبز در بهارانی
شیعیان را نزول ِ بارانی
هم به دنیا هم آخرت هستی
شأن آیات ِ مغفرت هستی

   دانلود مولودی
admin بازدید : 186 شنبه 10 بهمن 1394 نظرات (0)

اللهم صل علی صدیقة الطاهره،فاطمةالزهرا،سیدة النساءالعالمین

مادر برای عمر کمت گریه می کنیم

هر شب برای قد خمت گریه می کنیم

هر روز ِ ما برای شما فاطمیه است

پس لحظه لحظه پای غمت گریه می کنیم

ما بچه های مادر ِ پهلو شکسته ایم

از رفتن ِ قدم به قدم گریه می کنیم

هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم

از غصه های دم به دمت گریه می کنیم

ما بی خیال سیلی مادر نمی شویم

پس تا ظهور منتقمت گریه می کنیم

*ان شاءالله میآد اون كسی كه باید انتقام بگیره،علامه ی امینی فرمود:تا بین در و دیوار قرار گرفت،فضه رو صدا زد،باباش رسول خدا رو صدا زد، اما تا زمین افتاد صدا زد: مهدی بیا*

چادر نماز فاطمه حصن ِ حصین ماست

ما زیر سایه ی علمت گریه می کنیم

توفیق گریه را تو خودت می دهی به ما

پس پای سفره ی کرمت گریه می کنیم

ایوان طلا و گنبد و گلدسته ات کجاست؟

حالا که گم شده حرمت گریه می کنیم

شاعر:حسین ایزدی

گریه ی میكنم برای مادری كه مردم مدینه یه بار حالش رو نپرسیدن، بعد از واقعه ی در یه نفر نیومد احوال  بپرسه، عوض ِ اینكه احوال بپرسن جلوی ِ علی رو گرفتن، گفتن:به زهرا بگو،دیگه بسه،چرا اینقدر گریه میكنه.فرمود:*

گردد اگر چه غرق به خون پای تا سرم

به زان كه بنگرم غم غربت به شوهرم

مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست

این غصه می كشد كه غریب است شوهرم

...

ای آسمان عاطفه ؛پرواز بی کران

بعد از تو ناتوان شده بال کبوتران

 خیر النسایی و به خودت می شناسمت

دنیا نداشت غیر خودت از تو بهتران

 دینم حرام اگر که به غیر تو رو کنم

تو مال ما بهشت خدا مال دیگران

 شایسته است بعد بیابان نشینی ات

گوشه نشین شوند تمام پیمبران

 دستش شکسته باد هر آنکه تو را شکست

نانش حرام باد هر آنکه تو را در آن.....

 ....کوچه فقط به خاطر یک قطعه خاک زد

باید از این به بعد بمیرند نوکران

 این روزها که حرمت رویت شکسته شد

خوب است گوشواره درآرند مادران

 اینها تو را زدند و غرور علی شکست

آری شکستنی است غرور دلاوران

بعد از تو احترام ندارد قبیله ات

مادر که رفت وای بر احوال دختران

 شاعر:علی اکبر لطیفیان

 *خدا ان شاءالله هر كی مادر داره، خدا براش نگه داره، بخدا اگه یه روزی بری خونه ببینی مادرت حالش خوب نیست دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی سخت نفس بكشه دست و پات رو گم میكنی،اگه یه روز ببینی بابات گوشه ی خونه زانوی ِ غم بغل گرفته كاری نمیتونه بكنه،همه غصه های عالم رو دلت میآد،الهی مادر برات بمیرم كه بعد از درو دیوار هر روز آب میشدی،ان شاءالله هیچ وقت تو خونه مادر مریض نشه بخوای مریض داری كنی،یه وقت یه كسی مادرش مریضه میگن سن وسالی ازش گذشته،الهی برات بمیرم هجده ساله بودی یه كاری كردن مثل پیر زن ها دست به دیوار میگرفتی،قربون كسایی برم كه برا مادر بلند بلند گریه می كنند،داد بزن،اگه بهت گفتن چرا داد می زنی؟بگو:آخه مادرم سنی نداشت،مادر زمین بخوره ، اما جلو چشم بچه اش زمین نخوره،بمیرم برات كه جلو بچه هات كتك خوردی مادر،اسماء میگه: تا صدای در می اومد، دیدی تا صدای در میاد مادر میگه:باباست،داداشه، دایی است، زود مادر تشخیص میده،تا صدا در می اومد می گفت: من و كمك كن، خانم جان من خودم هستم، می فرمود:نه علی اومده،علی غریب ِ، من خودم می خوام در و بروش باز كنم،اوج روضه ی من اینه: روزهای اول می گفت: زیر بغل هاش رو می گرفتم آروم آروم می اومد جلوی در ، در رو باز می كرد، اما روزهای آخر نوك پاهاش به زمین كشیده می شد، می خوای دادت رو بلند كنم؟یه روز مادر با یه چشمش نگاه كرد،چرا می گم یه چشم؟آخه بعد ِ كوچه دیگه یه چشمش باز نمی شد،یه نگاه كرد گفت:علی جان یه چیزایی شنیدم آقا، چه چیزی عزیز ِ دلم؟ آقاجان شنیدم مردم ِ مدینه سلامت نمی كنند، علی برا زهرا یه مصیبت خونده هیچ كسی نخونده،صدا زد: زهرا جان من ِ علی سلام میدم روشون رو برمی گردونند،غریب آقا....*

دو دستم بسته بود،اما دو چشم من تماشا كرد

كه یارم عشق را بین ِ درو دیوار معنا كرد

*انگار دوست داری روضه ی كوچه بشنوی،اگه اهلشی من برات بگم؟ كسی كه پهلوش میشكنه نمی تونه خوب نفس بكشه، اما مادر ما دوید وسط كوچه،" من آروم میگم تو بلند داد بزن" همه رو كنار زد، یه نگاه كرد گفت: علی جان مگه زهرا مرده پا برهنه بیرونت ببرن؟دستش رو دراز كرد، كمر بند علی رو گرفت، چنان كمربند  رو كشید چهل نفر به زمین افتادن،نانجیب یه نگاه كرد، گفت:قنفذ. چه كنم امیر؟ گفت: مگه نمی بینی یه زن با پهلوی ِ شكسته همه رو زمین انداخته؟ چه كنم؟گفت:یه كاری كن دیگه نتونه قدم از قدم برداره،چنان غلاف به بازوی مادر...حسینی ها،می خوای بریم كربلا؟تو كربلا یه نامردی یه نگاه كرد،گفت:حرمله چرا بیكار ایستادی؟چه كنم امیر؟ گفت: مگه سفیدی ِگلوی ِ علی رو نمی بینی؟ یه تیر به حلقوم ِ این بچه زد...حسین....*


                                                 دانلود روضه

admin بازدید : 225 پنجشنبه 08 بهمن 1394 نظرات (0)


خون جگر افتاده بود
پشت درب خانه زهرا در خطر افتاده بود
بار دیگر راه شب
آه سمت خانه مردی سحر افتاده بود
لرزه بر عرش خدا
از نفس هم دختر خیر البشر افتاده بود
خانه را آتش زدن
خانه در کام هجومی بی خبر افتاده بود
خانه ی آتش زده
در حصار مردمانی خیره سر افتاده بود
بی هوا در باز شد
سمت پهلو راه میخ شعله ور افتاده بود
فاطمه روی زمین
رد پای یک نفر هم روی در افتاده بود
دید چشم آسمان
یک نفر را میبرند و یک نفر افتاده بود
مرتضی را می برند
همسر مجروح او هم بی سپر افتاده بود
فاطمه گر چه زن ست
پشت در انگار که مرد ِ خطر افتاده بود
سال ها از حادثه
طی شد اما زخم کاری بر جگر افتاده بود
باز هم تکرار شد
اتفاقی ِ مدینه بیشتر افتاده بود
لیک با این فرق که
جای مشتی پر به روی خاک سر افتاده بود
قتلگاه هست و حسین
زیردست وپای قومی کورو کر افتاده بود
جان به تن دارد ولی
او به جانش نیزه و تیر و تبر افتاده بود
پیرهن دست کسی
خاتمش هم دست نامردی دگر افتاده بود  

دانلود مداحی

 

admin بازدید : 163 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (0)


آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
لطف شماست این که تمامی انبیا
بالاتفاق سائل دربارتان شدند
آن ها که پای منت چشم کریمتان
بی سر شدند تازه بدهکارتان شدند
این بالهایی که زیر تب عشق سوختند
خاک تبرک در و دیوارتان شدند
نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت
یا آن که حاجت از حرم دیگری گرفت
آن که مرا فقیر حرم میکند تویی
یک التماس پشت درم میکند تویی
آن که در این زمانه ی بی اعتبارها
با یک سلام معتبرم میکند تویی
آن که برای پر زدن سامرایی ام
هر شب دعا برای پرم میکند تویی
آن که مرا برای خودش خانه ی خودش
با یک نگاه ، در به درم میکند تویی
آن که تو را همیشه صدا میکند منم
آن که مرا همیشه کرم میکند تویی
شکرخدا گدای امام حسن شدم
خاکی ترین کبوتر بام حسن شدم
ای جلوه ی خدایی بی انتها حسن
خورشید روشن سحر سامرا حسن
بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است
نور خدا مکمل توحید ما حسن
امشب عروج زخمی بال مرا ببر
تا سامرا ، مدینه ، نجف ، کربلا ؛ حسن
در بین خانواده ی زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
زنجیره ی محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دو تا حسن
سوگند میخوریم خدا لشکری نداشت
روی زمین اگر حسن عسکری نداشت
تو کیستی که سائل تو جبرئیل شد
دسته فرشته پای ضریحت دخیل شد
تو کیستی که جدّ نجیب پیمبرت
مهر تو را به سینه گرفت و خلیل شد
تو کیستی که حضرت موسی عصا به دست
ذکر تو را گرفت اگر مرد نیل شد
اصلی که پا گرفت بدون تو فرع فرع
فرعی که پا گرفت کنارت اصیل شد
تنها خدا به خانه ی تو آفتاب داد
بعدا تمام زندگی ات نذر ایل شد
امشب دعا کنید ظهوری کند مرا
تا این که میهمان حضوری کند مرا
امشب دعا کنید بیاید نگار ما
آیات روشنایی شب های تار ما
امشب دعا کنید بیاید در این خزان
فصل گلاب فاطمه فصل بهار ما
امشب دعا کنید بیاید گل خدا
تا این که این بهار بیاید به کار ما
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
هر كجا هست خدایا به سلامت دارش

دانلود مولودی

 

admin بازدید : 139 شنبه 03 بهمن 1394 نظرات (0)


بارون ِ رحمت روی سر من می ریزه
دوباره مستم آخه پیالم لب ریزه
بدون كه اشك من از خوشحالیمه
تمون هستیم این دست ِ خالیمه
ببین كه اومده بازم در خونه ات،گدای ِ قدیمی
همین كه اسم تو حسن شده آقا،معلومه كریمی
مولا مولا یا اباالمهدی....
خدا می دونه چقده توی ِ این شب ها
 میشم هوایی برای دیدن سامرا
غم از دلم رفت و پر شد ازشادی
می گیرم عیدیم و از آقام هادی
گدای سامرام و عمریه دیدم كرم ِ تو آقا
چه سخته كربلا بیام و نبینم حرم تو آقا
مولا مولا یا اباالمهدی....
برا شفاعت آقا بسه یك لبخندت
خودت دعا كن برا ظهور ِ فرزندت
ببین كه از دوریش قلبم پر درده
خودت بگو مهدیت زودتر برگرده
خدا كنه كه من ظهور رو ببینم،نذار نا امید شم
دعام همیشه اینه توی ركابش،الهی شهیدشم
مولا مولا یا اباالمهدی....
دانلود مولودی
admin بازدید : 320 جمعه 02 بهمن 1394 نظرات (0)

روضه حضرت معصومه سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه

روی قبرم بنویسید که خواهر بودم

سال ها منتظر روی برادر بودم

روی قبرم بنویسید جدایی سخت است

این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است

یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم

سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم

روی قبرم بنویسید ندیده رفتم

با تنی خسته و با قد خمیده رفتم

بنویسید همه دور و برم ریخته اند

چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند

چقدر مردم این شهر، ولایی خوبند

که سرم را نشکستند، خدایی خوبند

بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد

به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد

چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت

معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت

من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟

من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟

بنویسید که عشّاق همه مال هم اند

هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند

گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید

من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...

روی قبرش بنویسید برادر بوده

سال ها منتظر دیدن خواهر بوده

*زیاد معطلت نكنم،الحمدلله حرارت ِ روضه و گریه و عشقت بالاست، عمه جان خوش اومدی، سادات اومدن دور ِ محمل عمه جان رو گرفتند،گفتند :دختر ِ موسی بن جعفر ِ، آی نوكرا،سادات،دل تو دلش نبود، دیدی یه خواهر می خواد برادر رو ببینه اگه با خانواده باشه، هی میگه زود باشید.هی به اطرافیانش به زن و بچه ها می گفت:صبر كنید اگه داداشم رو ببینم، صورت ِ ماهش رو می بوسم ، دلم برا داداشم تنگ شده، هی می گفت: صبر كنید من داداشم رو ببینم"من یه اشاره می كنم اما ادامه نمیدم ببینم تو چه طوری عرض ادب می كنی"دل تو دلش نبود هی به دخترها و زن های ِ اطرافش می گفت:صبر كن داداشم رو ببینم ببین چه جوری اون رو بغل می گیرم، ببین اون وقت داداشم من ِ معصومه رو نوازش میكنه، اگه یه بار دیگه داداش رضام رو ببینم بهش میگم خیلی دلم برات تنگ شده دست رو صورت ِ ماهش می كشم، اما آی مردم یه خانمی هم جلوی خیمه می گفت:بذار یه بار دیگه برم صورتش رو ببوسم، بهش بگم اگه حلقومت رو بوسیدم عوض ِ مادرم بود، این خواهر خودش رو رسوند دوان دوان رو گودال، اما آی رفقا دیر رسید زینب، موقعی رسید ، دید:*

سری به نیزه بلند است در برابر زینب

*این دست های گدایی بالا بیاد با تمام وجودت بگو: حسین........*

                                   دانلود روضه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی